بى تفاوت

درود دوست شاعر گزینه نقد را فعال کردید با اجازه نقد می کنم
در شعر کلاسیک قدم اول نقد وزن شعر است که مورد بررسی قرار می دهیم
شعر با وزن مستفعلن مفاعل مستفعلن فَعل شروع شده وبراین اساس جلو میرم جاهایی که ایراد وزنی داشت بر اساس وزن نزدیک آن مصرع اصلاح میکنم با وزن و موسیقی آن آشنا بشین
اى بى وفا به عشق من انكار مى كنى
(اگر بین عشق ومن ، است یعنی منظورتان انکار من است را مفعولی کم داره
من را انکار میکنی در غیر اینصورت اگر عشقِ من مد نظر بوده پس چه چیز را انکار می کند ؟)
قلب مرا تو مستحق نار مى كنى(نار واژه عربی صرفا برای قافیه شدن استفاده شده قلب تو شعر زیبا نیست دل بهتره )

ترس ز نار نيست وجودت بهشت من ( ز زبان شعر کهنه می کنه و تکرار نار جالب نیست هرچند تقابل با بهشت مد نظر بوده )
چشم مرا تو باز انتظار مى كنى (ایراد وزنی)
(مثلا چشم مرا باز به دیدار می کنی)
يك عمر در سكوى مقابل نشسته ام
اينگونه از من ات انزجار مى كنى (وزن)
(این با انتظار می کنی بالا هم وزن شده )
هركى درخت كاشت گرفت حاصل بزرگ ( هر کس درخت کاشت گرف حاصل بزرگ) (اینجوری رو وزن میشه ) هرکس درخت کاشت بهارش قشنگ شد)
اى نو نهال من چرا فرار مى كنى ( وزن ) ( ای نو نهال عشق که بیدار میکنی )
بود نبود شهر نبودست بجز خودت ( بود و نبود شهر نبوده به جز خودت)
بر بى وفايت نگر اقرار مى كنى
دستم نمى رسد بهانه ترشى آلوست( وزن)( دستم نمی رسد به تو ترشی عشق من)
بر دست نارسيده ى من عار مى كنى
قدر بيا و از غم ماتم خلاص كن (وزن)(امشب بیا و از غم هجرت خلاص کن)
بر من نگر تو بر ضد ات اسرار مى كنى(من را چگونه محرم اسرار میکنی)
در پایان شاعرانگی و جهانبینی شعرتون خوب بود احساس شعر را دوست داشتم مشکل وزن هم با کمی وقت گذاشتن مرتفع میشه تا میتونید شعر بخونید وحفظ کنید تا بر وزن تسلط پیدا کنید