چهارشنبه ۱۶ آبان
|
دفاتر شعر کورده وان فرجی (کورده وان)
آخرین اشعار ناب کورده وان فرجی (کورده وان)
|
در مهآلود این شب تیره ، آن پلنگم که در پی ماهم
گرچه پایان راه ناپیداست ، از سرانجام خویش آگاهم
.
عشقمان ماجرای ناکامی ، زخممان لاعلاج و بی پایان
آسمان دور و ماه در مرداب ، آه ازین دستهای کوتاهم
.
بارها از فراز هر صخره ، رو به مهتاب آسمان جستم
خاک و خون سهم پنجەهایم شد ، حسرتی جاودانه همراهم
.
باز گم کردهام تو را ای ماه ، آسمان سیاه شب ابریست
نای غرش نمانده بغضم را ، در سکوتی حزین و جانکاهم
.
ماه من ای خدای شیدایی ، مظهر بی بدیل زیبایی
لعنت جاودان بە دنیایی ، کە نخواهد من و تو را با هم
.
زنده بودن بدون تو مرگیست ، لایق کرکسان و کفتاران
میشود بی تو زنده ماند اما ، زندگی بی تو را نمیخواهم
.
میپرم از فراز آن قله ، تا در آغوش گیرمت این بار
بعد مرگم به گریه خواهی گفت: عاشق بینوای گمراهم!!
.
کوردهوان فرجی ۱۳۹۹/۰۲/۰۳
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.