سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

سه شنبه 4 دی 1403
  • ميلاد حضرت عيسي مسيح عليه السلام
24 جمادى الثانية 1446
    Tuesday 24 Dec 2024
      مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

      سه شنبه ۴ دی

      شیخِ مسجدِ ما

      شعری از

      بهمن بیدقی

      از دفتر شعرناب نوع شعر آزاد

      ارسال شده در تاریخ سه شنبه ۲ ارديبهشت ۱۳۹۹ ۰۷:۳۳ شماره ثبت ۸۴۳۸۸
        بازدید : ۲۹۸   |    نظرات : ۱۲

      رنگ شــعــر
      رنگ زمینه
      دفاتر شعر بهمن بیدقی

      شیخِ مسجدِ ما
       
      شیخِ مسجدِ ما آدم دُگمی ست
      لحنِ کلامش هم ،
      گرچه حرفهایی توخالی ست
      ولی مانندِ ابلاغ یک حُکمی ست
       
      هرچه را میشنود که برپایه ی عقل ست ،
      به سبکسری و خرافه هایش ،
      انکار میکند
      کتابِ خدا را هم که میخوانَد ،
      هرچه را می پندارد به نفع اش است ،
      می پسندد
      هرچه را می پندارد به نفع اش نیست ،
      اول تفسیری و بعد ،
      انکارش میکند
       
      ماجرایی ست برای خود
      لیستی از اعمال را میگوید عمل کنید
      ولی نسخه اش برای دیگرانست ،
      نه برای خود
      التقاطی ست به کارهایش ،
      که به مرغ مُتَصِف است
      دانه هایی را که برق میزند ازمیان دانه ها،
      جدایش می‌کند برای خود
       
      انگار نمیداند دستورِخدا دستورِخداست ،
      نباید به ترفندی ،
      بعضی را قبول و بعضی را ،
      انکارش کند به نفعِ خود
      احکام ثانویه می بافد بدون پایه های اصول،
      همه این بنا را به روی خاکِ سست میسازد،
      به پندارهای خامِ خود
      .
      .
      .
      ولی واقع اینست که ،
      سنگ به روی سنگ بند نمیشود ،
      به این اندیشه که ،
      تفسیر به نفع خود میکند و بعد ،
      اجبارش می کند به قُلدری و بی حیاییِ خود
       
      بسیار تفسیرهایش را با فطرت سنجیدم
      با آن منطبق نبود
      فطرتِ خدایی یکی ست ،
      هرکه میخواهد با فطرتش بسنجد
      ببیند که گفته هایش با قرآن منطبق نبود
      هرچه را که برپایه ی فطرتِ پَستی ست
      باید ملغایش کند ،
      وگرنه مُلغیٰ میکند روزگار او را زِ خود
       
      بی پِی و پایه های اصول ،
      ویرانیِ نزدیکی ست
      حرمتِ مسجد نگه نمیدارد
      نظرهای دین را عوض میکند ،
      با نظرهای خود
       
      به او گفتم دین را به اصولش بنا کن
      وگرنه دینِ مردم را ،
      با ندانم کاری هایت ،
      ویرانش می کنی به حماقتِ خود
       
      بهمن بیدقی 99/2/1
      ۱
      اشتراک گذاری این شعر

      نقدها و نظرات
      عباسعلی استکی(چشمه)
      چهارشنبه ۳ ارديبهشت ۱۳۹۹ ۱۲:۰۴
      بسیار زیبا و مبین مشکلات جامعه بود خندانک
      بهمن بیدقی
      بهمن بیدقی
      چهارشنبه ۳ ارديبهشت ۱۳۹۹ ۱۵:۵۶
      باسلام وعرض ارادت بزرگوار
      ممنونم از شما
      ارسال پاسخ
      رضا عزیزی (رهگذر)
      چهارشنبه ۳ ارديبهشت ۱۳۹۹ ۰۷:۳۴
      درودهااا خندانک
      قلمتااان نویسااا خندانک خندانک
      بهمن بیدقی
      بهمن بیدقی
      چهارشنبه ۳ ارديبهشت ۱۳۹۹ ۱۲:۰۳
      باسلام و عرض ارادت بزرگوار
      سپاس از همراهی ارزشمندتان
      ارسال پاسخ
      بتول رجائی علیشاهدانی(افاق)
      چهارشنبه ۳ ارديبهشت ۱۳۹۹ ۰۹:۲۰
      درودتان باد پرمحتوا و کوبنده احسنت بر شما خندانک
      بهمن بیدقی
      بهمن بیدقی
      چهارشنبه ۳ ارديبهشت ۱۳۹۹ ۱۲:۰۵
      باسلام و عرض ادب بزرگوار
      سپاسگزارم از همراهی ارزشمند و نظر مملو از مهر و محبتتان
      ارسال پاسخ
      محمد باقر انصاری دزفولی
      چهارشنبه ۳ ارديبهشت ۱۳۹۹ ۰۹:۲۰
      سلام و عرض ادب
      شعری بسیار زیبا و از جنس دل بود
      وبردل نشست
      بسیار مستفیض شدم
      هزاران درودتان باداستاد عزیز
      خندانک خندانک خندانک خندانک
      بهمن بیدقی
      بهمن بیدقی
      چهارشنبه ۳ ارديبهشت ۱۳۹۹ ۱۲:۰۶
      باسلام و عرض ارادت استاد بزرگوار
      سپاس از همراهی ارزشمند و لطف بی پایانتان
      ارسال پاسخ
      محمد علی سلیمانی مقدم
      چهارشنبه ۳ ارديبهشت ۱۳۹۹ ۱۴:۰۴
      درود بر دوستِ صاحب دل
      🌷🌷🌷
      زده ای به سیمِ آخر، به گمانم ای برادر
      که به چشمِ دل ببینی، شده خار و گل، برابر
      👏🌷👏
      بهمن بیدقی
      بهمن بیدقی
      چهارشنبه ۳ ارديبهشت ۱۳۹۹ ۱۵:۵۸
      باسلام و عرض ادب بزرگوار
      ممنونم از لطف شما و از شعر زیبایتان
      ارسال پاسخ
      مسعود میناآباد  مسعود م
      چهارشنبه ۳ ارديبهشت ۱۳۹۹ ۲۲:۱۸
      درود بر شما...
      خندانک خندانک خندانک خندانک
      ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ
      تا چند گویی ما و بس کوته کن ای رعنا و بس
      نه خود تویی زیبا و بس ما نیز هم بد نیستیم
      ای شاهد هر مجلسی و آرام جان هر کسی
      گر دوستان داری بسی ما نیز هم بد نیستیم
      ـــــــــــــــــــــــــــــ ( اول اردیبهشت ،
      زاد روز خداوند گار سخن سعدی را گرامی میداریم )
      بهمن بیدقی
      بهمن بیدقی
      پنجشنبه ۴ ارديبهشت ۱۳۹۹ ۰۴:۵۴
      باسلام وعرض ادب بزرگوار
      ممنونم ازهمراهی و ارسال این شعر زیبا
      ارسال پاسخ
      تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


      ارسال پیام خصوصی

      نقد و آموزش

      نظرات

      مشاعره

      کاربران اشتراک دار

      محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
      کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
      استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
      2