سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 2 آذر 1403
    21 جمادى الأولى 1446
      Friday 22 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        جمعه ۲ آذر

        نیست ما را هوس زلف پریشان کسی

        شعری از

        مهدی کاظمی

        از دفتر نوع شعر غزل

        ارسال شده در تاریخ يکشنبه ۲۴ فروردين ۱۳۹۹ ۱۵:۰۰ شماره ثبت ۸۴۰۳۲
          بازدید : ۲۰۸۴۷   |    نظرات : ۲۹

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر مهدی کاظمی

        من ندارم نظری در پی چشمان کسی🌹
        بر اسارت نبرم من دلِ خندان کسی🌹
        کاروان نیست که دل هر که بخواهد آید🌹
        فکر کردی دل من هم شده ویلان کسی🌹
        عاشقی از منِ دیوانه گذشت ای جانا🌹
        برو خود باش دلم نیست گروگان کسی🌹
        خسته ام از همه عالم دلِ بیچاره بگو🌹
         درد من بوده ولی او شده درمان کسی🌹
        در تناقض شده ام من چه بگویم این بیت🌹
        ابر این دل نرود قلبِ بیابان کسی🌹
        یا که آن شاعر دل سوخته فرموده چه خوب🌹
        نیست مارا هوس زلف پریشان کسی🌹
        ✍🏻رهگذر
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر
        ۴۶ شاعر این شعر را خوانده اند

        زهرامیرزایی (ارنواز)

        ،

        مهدی کاظمی (رهگذر)

        ،

        محمد باقر انصاری دزفولی

        ،

        محمد حسین اخباری

        ،

        عباسعلی استکی(چشمه)

        ،

        ابراهیم حاج محمدی

        ،

        تــگـــرگـــ

        ،

        ابراهیم هداوند

        ،

        ایمان شاد

        ،

        مدیر ویراستاری

        ،

        صادقي(آپو)

        ،

        ایمان اسماعیلی (راجی)

        ،

        سید حاج احمدی زاده(ملحق)

        ،

        حمیدنوری(احمد)

        ،

        سلمان مولایی

        ،

        شعله(م جلیلی)

        ،

        علیرضا بنایی

        ،

        ولی الله شیخی مهرآبادی(دیوانه)

        ،

        زینب بویری (خزان)

        ،

        جلیل میاحی

        ،

        رضا عزیزی (رهگذر)

        ،

        مجتبی شفیعی (شاهرخ)

        ،

        عليرضا حكيم

        ،

        وحید سلیمی بنی

        ،

        محمد علی سلیمانی مقدم

        ،

        مینا مرادی(ققنوس)

        ،

        علی اسماعیلی

        ،

        ابوالحسن انصاری (الف رها)

        ،

        حسین فیضی(نمکی)

        ،

        مرتضی سلیمی

        ،

        مهسا مولایی پناه (غریب)

        ،

        مسعود میناآباد مسعود م

        ،

        مصطفی مشهدی بی نشان

        ،

        فرنگیس رزمی نژاد/فری/

        ،

        ابراهیم آروین

        ،

        ثمین جوادی

        ،

        صمد خواجه وند(صانع قزوینی )

        ،

        ندا عبدحق

        ،

        احسان علومی

        ،

        زینب حیدری

        ،

        مریم قاسمیان ( دختر پاییز )

        ،

        نسرین حسینی

        ،

        علیرضا خزان

        ،

        سجاد جم

        ،

        رقیه یاوری زاده(ازل)

        ،

        محمد احسان ملک نژاد (ملک)

        نقدها و نظرات
        محمد حسین اخباری
        دوشنبه ۲۵ فروردين ۱۳۹۹ ۱۰:۱۹
        سلام شاعر بزرگوار
        سروده ی زیبا یی است
        ولی از آنجا که اجازه نقد داده اید در کمال ادب و احترام نکاتی به نظر اینجانب میرسد معروض میدارم
        1- کلمه ی (ویلان ) بیشتر یک واژ ی محاوره ای است و در بافت غزلی که همه ِ واژگانش کتابی است وصله ی نا همرنگی است
        2- مصراع "برو خود باش دلم نیست گروگان کسی🌹" اشکال کوچکی در وزن دارد وبه سلاست واهنگ بقیه مصراعها نیست
        3- مصراع"ابر این دل نرود قلبِ بیابان کسی🌹" پیچش معنایی یا بقول قدما تعقید معنوی دارد
        حتما عرایضم را به روحیه والای انتقاد پذیرتان بخشیده اید
        موفق باشید
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        محمد حسین اخباری
        محمد حسین اخباری
        دوشنبه ۲۵ فروردين ۱۳۹۹ ۱۵:۳۵
        باسلام
        در پاسخ سوالی فرمودید
        وزن شعر فوق با(فاعلاتن ) شروع میشود یعنی با هجای بلند
        همه مصراعها با هجای بلند شروع شده اند به جز مصراعی که عرض شد ( برو خوش باش)
        پس این مصراع تنها مصراعی است که با هجای کوتاه شروع شده است وهمین امر سکته ظریفی در خوانش مصراع ایجاد کرده است
        شاعر در اول مصراع طبق اختیار وزنی میتواند بجای فاعلاتن - فعلاتن
        تن بیاورد یعنی دو هجا کوتاه به جای هجای بلند مصراع اول ولی در این مصراع بعد از هجای کوتاه دو هجای بلند ویک هجای کشیده آورده است
        شما _ برو خوش باش را _ را تقطیع فر ما یید
        ب/ رو/ خش / باش /
        u/ - _ _ u

        دوشنبه ۲۱ تير ۱۴۰۰ ۱۴:۵۲
        خندانک
        ارسال پاسخ
        عباسعلی استکی(چشمه)
        دوشنبه ۲۵ فروردين ۱۳۹۹ ۱۰:۳۵
        غزلی ناب و زیباست
        مزین به نقد نافذاستاد اخباری عزیز خندانک
        دوشنبه ۲۱ تير ۱۴۰۰ ۱۴:۵۲
        خندانک
        ارسال پاسخ
        ابراهیم هداوند
        دوشنبه ۲۵ فروردين ۱۳۹۹ ۱۶:۴۵
        درود مجدد بر شما جناب اخباری عزیز
        اول آنکه هیچ سکته ای در مصراع "برو خود باش دلم نیست گروگان کسی" دیده و حتی حس نمی شود. بلکه خیلی هم روان و سلیس است.
        دوم آنکه غزل بر وزن "فعلاتن فعلاتن فعلاتن فَعَلُن" سروده شده است.
        سوم آنکه در اختیارات شاعری آمده که شاعر مختار است در رکن اول بجای "فعلاتن" از "فاعلاتن" استفاده کند نه بجای فاعلاتن از فعلاتن...! در این اختیار اصلا نقل جابجایی دو هجای کوتاه و یک هجای بلند نیست! گفته که "فعلاتن" را بردار و بجای آن "فاعلاتن" بیاور.
        یا مختاری در رکن آخر بجای "فَعَلُن" از "فع لن" استفاده کنی. یعنی در رکن آخر بجای دو هجای کوتاه یک هجای بلند بیاورد نه بجای یک هجای بلند دو هجای کوتاه بیاورد...!
        معنی و مفهوم این اختیار اینست که: آنچه که موجود است و قابل تغییر "فعلاتن" است نه فاعلاتن! ما فعلاتن داریم و مختاریم بجای آن فاعلاتن بیاوریم. این به این معنی است که وزن اصلی و وزن غالب سروده ی ما با فعلاتن شروع می شود.
        بُ رُ خُد با/ش د لم نی../ ت گ رو گا/ ن ک سی
        ل ل _ _/ ل ل _ _/ ل ل _ _/ ل ل _
        شاعر از این اختیار استفاده کرده و بقیه ی مصاریع را با فاعلاتن شروع کرده است. نه تنها هیچ ایرادی ندارد بلکه هیچ سکته و خللی هم در وزن سروده حس نمی شود.
        شما فقط "برو خود باش" را تقطیع فرمودید بزرگوار.
        کل مصراع را تقطیع و ارکان را مشخص کنید تا متوجه بشوید که وزن مصراع هیچ ایرادی ندارد.
        ضمن آنکه اشتباه هجا فرمودید. "رُ" هجای کوتاه است و "باش" هجای کشیده.
        من پیشنهاد میکنم مصراع دوم را نیز با همان "فعلاتن" شروع کنند.
        "به اسیری نبرم من دل خندان کسی"

        یک غزل ده بیتی از حافظ بر وزن "فعلاتن فعلاتن فعلاتن فَعَلن"که همه ی مصاریع با فاعلاتن شروع می شوند بجز مصراع سیزدهم؛
        "رونق عهد شباب است دگر بستان را
        می‌رسد مژده گل بلبل خوش الحان را

        ای صبا گر به جوانان چمن بازرسی
        خدمت ما برسان سرو و گل و ریحان را

        گر چنین جلوه کند مغبچه باده فروش
        خاکروب در میخانه کنم مژگان را

        ای که بر مه کشی از عنبر سارا چوگان
        مضطرب حال مگردان من سرگردان را

        ترسم این قوم که بر دردکشان می‌خندند
        در سر کار خرابات کنند ایمان را

        یار مردان خدا باش که در کشتی نوح
        هست خاکی که به آبی نخرد طوفان را

        برو از خانه گردون به در و نان مطلب
        کان سیه کاسه در آخر بکشد مهمان را

        هر که را خوابگه آخر مشتی خاک است
        گو چه حاجت که به افلاک کشی ایوان را

        ماه کنعانی من مسند مصر آن تو شد
        وقت آن است که بدرود کنی زندان را

        حافظا می خور و رندی کن و خوش باش ولی
        دام تزویر مکن چون دگران قرآن را"

        و یک غزل شش بیتی از سعدی بر وزن "فعلاتن فعلاتن فعلاتن فَعَلن" که فقط مصراع دهم با فعلاتن شروع شده است.
        "تا بود بار غمت بر دل بی‌هوش مرا
        سوز عشقت ننشاند ز جگر جوش مرا

        نگذرد یاد گل و سنبلم اندر خاطر
        تا به خاطر بود آن زلف و بناگوش مرا

        شربتی تلختر از زهر فراقت باید
        تا کند لذت وصل تو فراموش مرا

        هر شبم با غم هجران تو سر بر بالین
        روزی ار با تو نشد دست در آغوش مرا

        بی دهان تو اگر صد قدح نوش دهند
        به دهان تو که زهر آید از آن نوش مرا

        سعدی اندر کف جلاد غمت می‌گوید
        بنده‌ام بنده به کشتن ده و مفروش مرا"
        مهدی کاظمی
        مهدی کاظمی
        دوشنبه ۲۵ فروردين ۱۳۹۹ ۱۸:۰۹
        درود دقیقا چیز هایی که باید عرض میکردم را شما زحمتش را کشیدید بسیار ممنون🙏🙏🙏🙏
        ارسال پاسخ
        محمد حسین اخباری
        محمد حسین اخباری
        سه شنبه ۲۶ فروردين ۱۳۹۹ ۰۱:۱۰
        گلم خیلی هم سکته دارد بعدش وزن شعر رکن اولش فا علاتن هست نه فعللاتن
        "من ندارم نظری در پی چشمان کسی🌹"
        من ن دا رم
        فا ع لا تن
        بعدش شما از کجای اول این مصراع ( فاعلاتن یا حتی فعلاتن ) در می آورید
        "برو خود باش دلم نیست گروگان کسی🌹
        ب رو خد باش
        خیلیم سکته دارد حالا شما نمیخوای بپذیری فدای سرت اما فراموش نفرما عزیزم
        (آنچه در آینه جوان بیند /// پیر در خشت خام آن بیند)
        ارسال پاسخ
        ابراهیم هداوند
        ابراهیم هداوند
        سه شنبه ۲۶ فروردين ۱۳۹۹ ۱۱:۲۸
        عرض ادب و احترام دارم جناب اخباری ارجمند
        بنده مخلص و ارادتمند شما و همه ی سپید موهای گرامی هستم. اگر نقل پند و اندرز بود یقین که از راه درو دست بوستان بودم چرا که "جوانان سعادتمند از جان دوست تر دارند پند پیر دانا را"
        اما پای قاعده و مقرره در میان است و پیر و جوان نمی شناسد و بیم آن میرود مطلبی به اشتباه آموزش داده بشود. ممکن است بنده هم اشتباه کنم لذا تا جاییکه ممکن است مطالب را با احتیاط مینویسم و اگر مطلبی یاد بگیرم باز هم دست بوستان هستم.
        برای شناخت وزن یک سروده، مصراع اول و بیت اول ملاک نیست بزرگوار. بلکه لازم است کل سروده را بخوانیم تا اگر تغییری حس کردیم، بر اساس آن تغییر وزن سروده را پیدا کنیم حتی اگر تنها در مصراع آخر شاهد تغییر باشیم.
        بنده "فعلاتن" را از جایی نیاوردم بزرگوار. "فعلاتن" در رکن اول از مصراع منظور جای دارد. و بنا بر قواعد و اختیارات شاعری، آن مصراع پایه و اساس وزن سروده ی شاعر است.
        ارادتمندم.
        دوشنبه ۲۱ تير ۱۴۰۰ ۱۴:۵۲
        خندانک
        وحید سلیمی بنی
        سه شنبه ۲۶ فروردين ۱۳۹۹ ۱۱:۵۹
        سلام و عرض ادب خدمت دوستان عزیز شعر ناب
        هرچند با حضور اساتیدی چون ابراهیم حاج محمدی عزیز ورودم به این بحث مثل دراز کردن پا است در حضور بزرگان ولی آن چه باعث شد جسارت کنم برای این کار، روزهای کرونایی است و بسیاری افراد دنبال کننده مباحث آموزشی شعر در سایت شعر ناب هستند و این فرصتی است تا دوباره دور هم مروری بر قواعد شعر داشته باشیم.
        پس با اجازه از جناب اخباری و دوست عزیزم ابراهیم خان هداوند بحث را بازتر می کنم.
        مصرع مورد مناقشه:
        برو خود باش دلم نیست گروگان کسی
        به ادعای جناب اخباری معتل و به زعم جناب هداوند صحیح است و در شعر آقای رهگذر مورد اختلاف است.
        قبل از ورود به بحث قواعد، شناسایی بحر اشعار و تقطیع به ارکان مصاریع ( طبق عروض سنتی ) و از سویی شناسایی اعضای مصرع با توجه به واج ها ( در عروض علمی جدید ) نکته ای لازم است که باید وارسی کننده آن را به درستی تشخیص داده باشد.
        در این وزن فعلاتن (فاعلاتن) فعلاتن فعلاتن فعلن ( در رکن آخر این وزن مجوز استفاده از زحافات زیر مجموعه بحر رمل که در دسته بندی فعلات جا می گیرد)
        دوستان عزیزم توجه دارید که در رکن اول این وزن قابلیت استفاده از زحاف سالم (فاعلاتن) و زحاف محذوف (فعلاتن) وجود دارد و نمی توان ایرادی بر آن وارد دانست.
        اما در مصرع مذکور
        برو خود با ( فعلاتن ) ش دلم نی ( فعلاتن ) س گروگا ( فعلاتن ) نِ کسی ( فعلن )
        چند قاعده عروضی استفاده شده است.
        برای روشن شدن بحث در عروض سنتی مقابله رکن اول را با استفاده از سبب و وتد و فاصله این طور هم می توان بررسی کرد:
        بُرو ( فَعـَ ) خُد ( لا ) با ( تُن )
        اما قاعده دیگری که در این مصرع قابل بحث است خروج (ت) ساکن در واژه ( نیست ) مورد توجه است.
        طبق استدلال جناب شمس قیس رازی: (تاء) ساکنی که پیش از آن حرف کشیده و سین ساکن باشد از لفظ ساقط شود در تقطیع نیاید. ( المعجم فی معاییر الاشعار العجم مطعبه مجلس 1314 ص 74 و 75 )
        با تمام تفاسیر یاده شده به نظر می رسد جناب اخباری بدوندر نظر گرفتن قاعده تقطیع به ارکان، رکن اول مصرع مورد مناقشه را " برو خود باش " فرض کرده که باعث وجود ایراد در تقطیع این مصرع شده و استدلال جناب هداوند در مورد صحت این مصرع بجاست.
        زیاده عرضی نیست خندانک خندانک خندانک
        عزت زیاد
        وحید سلیمی بنی 26 فروردین 96

        ابراهیم هداوند
        ابراهیم هداوند
        سه شنبه ۲۶ فروردين ۱۳۹۹ ۱۵:۵۸
        عرض ادب و ارادت خدمت استاد گرانقدر و دوست عزیزم جناب سلیمی بنی خندانک
        خوشحالم که حضور دارید و راهنمایید.
        و سپاسگزارم بخاطر توضیحات جامع و ارزنده ای که مرقوم فرمودید. آموختم از محضرتان و آرزوی سلامتی و شادکامی برایتان دارم.
        ارادتمندم.
        ارسال پاسخ
        محمد باقر انصاری دزفولی
        دوشنبه ۲۵ فروردين ۱۳۹۹ ۱۰:۰۷
        قلمتون سبز
        پایدارواستوارباشید
        شاعر بزرگوار
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        دوشنبه ۲۱ تير ۱۴۰۰ ۱۴:۵۲
        خندانک
        ارسال پاسخ
        ایمان شاد
        دوشنبه ۲۵ فروردين ۱۳۹۹ ۱۲:۰۱
        درود بر شما خندانک
         صادقي(آپو)
        دوشنبه ۲۵ فروردين ۱۳۹۹ ۱۳:۵۵
        درودها شاعر عزيز
        بسيار زيبا ودلنشين قلم زديد خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        دستمريزاد : خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        دوشنبه ۲۱ تير ۱۴۰۰ ۱۴:۵۲
        خندانک
        ارسال پاسخ
        ایمان اسماعیلی (راجی)
        دوشنبه ۲۵ فروردين ۱۳۹۹ ۱۵:۳۲
        درود شاعر
        معتی و مفهوم عالی بود
        شعر هم خوب بود برادر
        سینه پر درد و دوایش نیشتر
        هر که شد درویش تر دل ریشتَر

        می شود فریاد شد در واژه ها
        هرکه دردش بیش شعرش بیشتر
        #ایمان_اسماعیلی_راجی
        شعله(مریم.هزارجریبی)
        دوشنبه ۲۵ فروردين ۱۳۹۹ ۱۹:۲۱
        درود جناب رهگذر
        زیبا نگاشتید
        دوشنبه ۲۱ تير ۱۴۰۰ ۱۴:۵۲
        خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        علیرضا بنایی
        دوشنبه ۲۵ فروردين ۱۳۹۹ ۱۹:۳۴
        سلام و درود
        بسیار زیبا و پر محتوا
        احسنت
        خندانک خندانک خندانک
        دوشنبه ۲۱ تير ۱۴۰۰ ۱۴:۵۲
        خندانک
        ارسال پاسخ
        زینب بویری (خزان)
        سه شنبه ۲۶ فروردين ۱۳۹۹ ۰۱:۱۳
        درودجناب رهگذرگرامی
        زیبانگاشتید
        دوشنبه ۲۱ تير ۱۴۰۰ ۱۴:۵۲
        خندانک
        ارسال پاسخ
        محمد علی سلیمانی مقدم
        سه شنبه ۲۶ فروردين ۱۳۹۹ ۱۲:۱۸
        درود بر شما
        🌷🌿🌷
        از بیانات و نقطه نظرات دوستان ادیب نیز بهره مند شدم.🙏😮
        دوشنبه ۲۱ تير ۱۴۰۰ ۱۴:۵۲
        خندانک
        ارسال پاسخ
        رضا عزیزی (رهگذر)
        چهارشنبه ۲۷ فروردين ۱۳۹۹ ۰۱:۰۲
        درودهااا خندانک خندانک
        قلمتااان نویساااا خندانک خندانک
        دوشنبه ۲۱ تير ۱۴۰۰ ۱۴:۵۳
        خندانک
        ارسال پاسخ
        رقیه یاوری زاده(ازل)
        سه شنبه ۵ مهر ۱۴۰۱ ۰۶:۳۲
        سلام و درود به اندیشه نابتان
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        میر حسین سعیدی

        لاله و گل نشانه از طرف یار داشت ااا بی خبر آمد چنان روی همه پا گذاشت
        ابوالحسن انصاری (الف رها)

        نرگس بخواب رفته ولی مرغ خوشنواااااااگوید هنوز در دل شب داستان گل
        میر حسین سعیدی

        رها کن دل ز تنهایی فقط الا بگو از جان ااا چو میری یا که مانایی همه از کردگارت دان
        نادر امینی (امین)

        لااله الا گو تکمیل کن به نام الله چو چشمت روشنی یابد به ذکر لااله الا الله چو همواره بخوانی آیه ای ازکهف بمانی ایمن از سیصد گزند درکهف بجو غاری که سیصد سال درخواب مانی ز گرداب های گیتی درامان مانی چو برخیزی ز خواب گرانسنگت درغار مرو بی راهوار در کوچه و بازار مراد دل شود حاصل چو بازگردی درون غار ز زیورهای دنیایی گذر کردی شوی درخواب اینبار به مرگ سرمدی خشنود گردی زدست مردم بدکار
        میر حسین سعیدی

        مراد دل شود با سی و نه حاصل ااا به کهف و ما شروع و با ه شد کامل اااا قسمتی از آیه سی ونه سوره کهف برای حاجات توصیه امام صادق ااا ما شا الله لا قوه الا بالله اال

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        9