سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

سه شنبه 29 آبان 1403
    18 جمادى الأولى 1446
      Tuesday 19 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        سه شنبه ۲۹ آبان

        مناظره طلا و آهن

        شعری از

        غلامرضا ابراهیمی کرج آباد

        از دفتر شعرناب نوع شعر غزل

        ارسال شده در تاریخ پنجشنبه ۷ فروردين ۱۳۹۹ ۱۸:۳۷ شماره ثبت ۸۳۱۹۸
          بازدید : ۳۸۴   |    نظرات : ۰

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر غلامرضا ابراهیمی کرج آباد
        آخرین اشعار ناب غلامرضا ابراهیمی کرج آباد

        مناظره طلا با آهن
         
        در کتابی خوانده بودم این مَثل
        آهنی را با طلایی شد جَدل
        گفت آهن از سر عُجب و غرور
        بی بدیلم من به استحکام و زور
        کاخ های استوار از من پدید
        سوره ای نازل شده نامش حدید
        پهلوانِ رزم، گر رویین تن است
        گرز و شمشیرش هم از جنس من است
        گَه چو تیر راست محکم میشوم
        گاه مانند سپر خم  می‌شوم
        گر نباشم، جنگجو در کارزار
        کی تواند کرد دشمن را شکار؟
        او پیاپی خود ستایی مینمود
        با غرور خویش بحثی میگشود
        چون طلا این خود ستایی ها بدید
        از ملولی رنگ سرخش شد پدید
        گفت این نکته به عالم برملاست
        تاج شاه کاخ از جنس طلاست
        گر زتو کاخی بلند افراشتند
        بنده را محبوب‌تر انگاشتند
        گاه بر صد رنگ، الوان میشوی
        گَه تبر، بر دست نادان میشوی
        گر چو من یکرنگ و یکدل میشدی
        افتخار و زیب محفل میشدی
        گَه به تاج شاه دختم جلوه گر
        گه پری رویی ز حسنم مفتخر
        جلوه‌ام هر لحظه مد هوشش کند
        گه مرا آویزه‌ی گوشش کند
        قرن‌ها گر دفن در خاکم کنند
        چون برون آیم به افلاکم کنند
        آهن از این وصف‌ها بی تاب شد
        از خجالت ذوب همچون آب شد
        عِلم حق چون کرد این عالم پدید
        کائنات هر یک به شکلی آفرید
        (غلامرضا ابراهیمی کرج آباد)
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        2