يکشنبه ۲ دی
|
دفاتر شعر فروغ حاجیان(فروغ)
آخرین اشعار ناب فروغ حاجیان(فروغ)
|
پشت بام تنهایی
نشسته با چاشنی سکوت
جایی میان بودن و نبودن
رو به سوی فردا هایی بهتر
کنار زخم های به زانو در نیامده
آنجا که می شود کمی
شمشیر عصیان رو غلاف کرد
سر به سر تنهایی گذاشت در فکر خویش شناور.
بی پرده از درد سخن گفت
با مهربانی بازی کرد.
نشسته تنهاتر از رؤیا
وقتی دست های زخمی نگاه دار صورتش
نبود
با آنکه می دانست
سرو های زندگانی را یک به یک سر بریدند
لاله ها
با تیر خلاصی آروم.
آسمان گریست و دنیا طغیان کرد
اندک آرزوی
دست شسته من
به من فرصت دوباره بودن داد
من دانه های مهر و امید و بوسه ، من
دانه های عشق و وجدان و
عدالت را اینبار
در سرزمین جان به لب رسیده خویش کاشتم
تا همینجا
کنار دست های پینه بسته
و چشمشان ببیند که من هرگز کوتاه نیامدم
رؤیای من از من عبور کن
پیشتر از تو اینگونه در انفرادی
بودم
تا همین لحظه که وقتی
برای پشت بام تنهایی به من دادند
نگاه کنم این سرزمین را.
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
سال نو مبارک