سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 2 آذر 1403
    21 جمادى الأولى 1446
      Friday 22 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        جمعه ۲ آذر

        گله

        شعری از

        مصطفی صفری (همان هیچم)

        از دفتر شعرناب نوع شعر دلنوشته

        ارسال شده در تاریخ دوشنبه ۱۲ اسفند ۱۳۹۸ ۱۳:۲۵ شماره ثبت ۸۲۱۴۳
          بازدید : ۳۶۶   |    نظرات : ۹

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر مصطفی صفری (همان هیچم)
        آخرین اشعار ناب مصطفی صفری (همان هیچم)

        گله مندم 
        ازاین خانه ی بی رنگ و له آب 
        از این رهگذران نامرده روزگار 
        گله مندم 
        از خودم میان اینجا 
        نه به آن توهین کوچک 
        نه به تاراج شرف 
        نه به آن نگاه طعنه 
        نه به دستان خالی پدر 
        گله مندم 
        از این آتش خود ساخته ی ویران 
        از این بهشتی که یک شبه شدجهنم بسیار
        گله مندم 
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        طاهره حسین زاده (کوهواره)
        سه شنبه ۱۳ اسفند ۱۳۹۸ ۰۸:۵۱
        سلام
        عالی و حرفِ دل . درون مایه ی خوبی دارد دلسروده تان مرحبا . بااجازه من اینطوری میخوانمش:

        گِله ای نیست
        ازاین خانه ی بی رنگ و لُعاب
        زین همه رهگذران ... آبِ روان ... باد و حباب
        گله ای نیست
        گله مندم شاید
        از خودم ... از مکثِ خویشتنم
        نه به آن توهینِ کوچک و حرفِ گذرا
        نه ؛ نه ؛ نه
        نه به تاراجِ شادی و شولای شرف
        نه به آن نیم نگاهی که ز طعنه لبریز ....
        نه به دستانِ خالیّ ِ پدر ....
        گِله ای نیست
        از این آتشِ خود ساخته ی ویرانگر
        یا بهشتی که به یک شب
        سری زد به جهنم گشتن
        گِله ای نیست
        سراسر (( شُکر )) است
        غم و شادی به هم اند
        روز و شب می آیند
        باهم از راهِ تَجَلّی وُ
        گامِ امیدان
        ز نظرگاهِ نوید.
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        مصطفی صفری (همان هیچم)
        مصطفی صفری (همان هیچم)
        سه شنبه ۱۳ اسفند ۱۳۹۸ ۱۲:۰۱
        سلام و ممنونم از نظرتون خوندن شما هم عالی بود و خیلی قشنگ مرسی واقعا مرسی من حرفه ایی نیستم بیشتر دلی می‌نویسیم اما خیلی قشنگ نگاه کردین بهش نگاهتون و خوندنتون خیلی دوس داشتم مرحبا خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        مصطفی مشهدی بی نشان
        مصطفی مشهدی بی نشان
        سه شنبه ۲۰ اسفند ۱۳۹۸ ۰۲:۳۸
        درود عالی بود
        خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        عباسعلی استکی(چشمه)
        سه شنبه ۱۳ اسفند ۱۳۹۸ ۲۳:۴۷
        درود بزرگوار
        بسیار زیبا و جالب بود خندانک
        شعله(مریم.هزارجریبی)
        سه شنبه ۱۳ اسفند ۱۳۹۸ ۱۰:۰۵
        درود شاعر گرامی
        زیبا سروده اید
        مصطفی صفری (همان هیچم)
        مصطفی صفری (همان هیچم)
        سه شنبه ۱۳ اسفند ۱۳۹۸ ۱۲:۰۱
        ممنونم خندانک
        ارسال پاسخ
        مسعود میناآباد  مسعود م
        سه شنبه ۱۳ اسفند ۱۳۹۸ ۲۰:۳۳
        سلام :

        درود بر شما . ------------------- . خندانک
        خاستيم از سر شادي و غم هر دو جهان
        با غمت خوش بنشستيم خدا مي داند

        به اميدي که گشايد ز وصال تو دري
        در دل بر همه بســــــــــــــتيم خدا مي داند -------شمس مغربی
        مصطفی مشهدی بی نشان
        سه شنبه ۲۰ اسفند ۱۳۹۸ ۰۲:۳۹
        سلام
        خندانک خندانک خندانک
        صابرخوشبین صفت
        چهارشنبه ۲۱ اسفند ۱۳۹۸ ۱۶:۱۳
        درودها
        شاعر شیرین سخن
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        میر حسین سعیدی

        لاله و گل نشانه از طرف یار داشت ااا بی خبر آمد چنان روی همه پا گذاشت
        ابوالحسن انصاری (الف رها)

        نرگس بخواب رفته ولی مرغ خوشنواااااااگوید هنوز در دل شب داستان گل
        میر حسین سعیدی

        رها کن دل ز تنهایی فقط الا بگو از جان ااا چو میری یا که مانایی همه از کردگارت دان
        نادر امینی (امین)

        لااله الا گو تکمیل کن به نام الله چو چشمت روشنی یابد به ذکر لااله الا الله چو همواره بخوانی آیه ای ازکهف بمانی ایمن از سیصد گزند درکهف بجو غاری که سیصد سال درخواب مانی ز گرداب های گیتی درامان مانی چو برخیزی ز خواب گرانسنگت درغار مرو بی راهوار در کوچه و بازار مراد دل شود حاصل چو بازگردی درون غار ز زیورهای دنیایی گذر کردی شوی درخواب اینبار به مرگ سرمدی خشنود گردی زدست مردم بدکار
        میر حسین سعیدی

        مراد دل شود با سی و نه حاصل ااا به کهف و ما شروع و با ه شد کامل اااا قسمتی از آیه سی ونه سوره کهف برای حاجات توصیه امام صادق ااا ما شا الله لا قوه الا بالله اال

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        6