چهارشنبه ۱۶ آبان
|
دفاتر شعر کورده وان فرجی (کورده وان)
آخرین اشعار ناب کورده وان فرجی (کورده وان)
|
حَلّاجِ سوته دل به سَرِ دار مانده است
بیمارِ خندههای تو بیمار مانده است
.
آزادی از کمند تو بی شبهه مرگ اوست
تا پای جان به غُصّه وفادار مانده است
.
چشمانتظار سایهای از دور ، یک خبر
شب تا سحر به یاد تو بیدار مانده است
.
پلها خراب پشت سر و راه پیش نیست
«چون اَرّه در گلوی سپیدار مانده است»
.
ماهی دلش به موج خروشان دُچار و لیک
در تُنگِ تَنگِ شیشه گرفتار مانده است
.
طعم لبان توست در این دودِ لعنتی!!
چون سُرخیِ رُژَت تَهِ سیگار مانده است
.
گفتند حاسدان که ازین عشق توبه کن
از توبه ، توبه کرد و گنهکار مانده است
.
میخواست سقف آرزوی تو باشد ولی دریغ
بیچاره سنگ در پِیِ دیوار مانده است
.
آن چشمهی زلال شد که به مرداب میرود
آواز بلبلی که در نفس سار مانده است
.
کوردهوان فرجی ۱۳۹۸/۰۱/۰۷
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.