سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

سه شنبه 4 دی 1403
  • ميلاد حضرت عيسي مسيح عليه السلام
24 جمادى الثانية 1446
    Tuesday 24 Dec 2024
      مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

      سه شنبه ۴ دی

      روشنا صبح جان سلام

      شعری از

      روح انگیز امیدی فرح

      از دفتر گهگاهی بزنگاهی ببار و نبار ای اشک نوع شعر بحر طویل

      ارسال شده در تاریخ سه شنبه ۲۹ بهمن ۱۳۹۸ ۰۹:۱۲ شماره ثبت ۸۱۷۳۰
        بازدید : ۵۱۸   |    نظرات : ۷

      رنگ شــعــر
      رنگ زمینه

      ‍ روشناصبح جان سلام
      دلم را هر چه می جویم  نمی بینم،
      نمی دانم کجا گم کرده ام ؟
      خوب دقت کن ،
      دلم را در لابلای 
      گل های پیراهنت جا نگذاشتم .؟
      نکند ؟ 
      سرگرم و همبازی شکوفه های پیراهنت شده !
      و فراموش کرده به خانه برگردد۰
      و یا به قصد  پز و فخر فروختن به رقیبان 
      آویزان کردی ؟ به گل موی موهایت۰
      اشکال ندارد 
      جانم فدای شما 
      قابل ندارد ۰
      اتفاق جالب تر 
      چشمم کو ؟ 
      رفته چسبیده به کف پایهایت ؟
      که چشم نخوری ،
      از آسیب دنیا باید 
      نمکی و اسپندی همراهت کنم . 
      و بسپارم به خورشید 
      که وقتی تو در بیایی 
      طلوع نکند.
      ماه نمی دانم ؟ 
      چرا چپ چپ نگاهت می کند ؟
      از بالا تا پایین هی 
      براندازت می کند ؟ 
      آخر ماه جان 
      نمی بینی که از تو زیباتر است ؟ 
      تو که آن بالایی 
      چکاره این حوالی داری ؟ 
      جایگاه او 
      در دل من است . 
      غارتگرِ تمام وجود من است . 
      خودش نمی گوید 
      ولی 
      دم به دم 
      در کسب رضایت من است . 
      عشق و وفای قدیمی  
      دردلمان 
      حکم به ماندن 
      بر عهدمان دارد . 
      حالا شما بگویید ؟ 
      جایی که عشق   دست ز دل 
      بر نمی دارد . 
      وفا نمی رود 
      و کس را به این کاشانه 
      راه نمی دهد . 
      یادم باشد ،
      یادتان فراموش نشود .
      ضربداری با خودکار قرمز 
      روی دستم بهتر است ۰
      تا با حواسی جمع و خیالی مطمئن 
      به حفظ هم بکوشیم ۰ 
      که باید قلم و دفتر و کتاب 
      برایش بخرم.
      شاید هم لزومی نداشته باشد ۰
      او
       بر برگ  گلها ی باران خورده
      شبنم خنده ی شکوفه ها 
      بال مرغان دریایی 
      دکل های کشتیی های دریاهای طوفانی 
      سوسوی فانو س های  دریایی 
      و درسرفصل های دفتر شاعران 
      و بسم الله های دم صبح قلم ها و دفترها
      خوانده و نوشته ،
      در سینه تمام شاعران
      چون قلب تپیده و فوران زده به عشق ۰
      اصلا می گذارم  
      این دلم گم شود .
      هرروز در نوشته و زبان عاشقان 
      شور و فریاد شود ۰
      می دانید ؟
       از همه چیز بیشتر 
      چه را دوست دارم . 
       لطیف است ۰
      که مسبب این همه 
      شور و نشاط و خیر شده است ۰
      که به هیچ کس نمی دهمش ۰
       
      لایقترین شور دنیایم 
      همین عشق است۰
      که ز ذات خدائیم به مباهات رسیده ۰

      بداهه سرایی - روح انگیز ( فرح ) امیدی 
      - شیراز۰
      تاریخ _ ۱۳۹۸/۱۱/۲۹
      ۱
      اشتراک گذاری این شعر

      نقدها و نظرات
      عباسعلی استکی(چشمه)
      چهارشنبه ۳۰ بهمن ۱۳۹۸ ۲۱:۴۰
      درود بانو
      دلنوشته زیبایی است خندانک
      مینا مرادی(ققنوس)
      سه شنبه ۲۹ بهمن ۱۳۹۸ ۲۳:۴۷
      درود مهربانوی. ادیب
      دلنوشته ای زیبا نگاشتید
      مانا باشید به مهر
      روح انگیز امیدی فرح
      چهارشنبه ۳۰ بهمن ۱۳۹۸ ۱۰:۲۷
      سلام و درود
      سپاسگزارم.که به مهرخواندید .
      و به گوشه ی دلتان نشاندید.
      ممنونم..
      ایامتان خوش
      فروغ فرشیدفر
      چهارشنبه ۳۰ بهمن ۱۳۹۸ ۱۷:۴۹
      سلام بانوی روح انگیز 🌹
      صمیمی بود ودلنشین.
      " یادم باشد ،
      یادتان فراموش نشود .
      ضربداری با خودکار قرمز
      روی دستم بهتر است ۰
      تا با حواسی جمع و خیالی مطمئن
      به حفظ هم بکوشیم ۰ "
      👏👏👏👏🌹🌹🌹🌹
      یدالله عوضپور    آصف
      چهارشنبه ۳۰ بهمن ۱۳۹۸ ۲۱:۲۳
      سرکارخانم امیدی گرانقدر
      درود برشما خندانک خندانک خندانک خندانک
      محمد قنبرپور(مازیار)
      پنجشنبه ۱ اسفند ۱۳۹۸ ۰۱:۴۸
      چ با زحمت و تفکر زیبا و احساس عمیق سروده شده پاینده باشید خندانک خندانک
      مسعود میناآباد  مسعود م
      پنجشنبه ۱ اسفند ۱۳۹۸ ۱۶:۱۷
      سلام :
      درود بر شما ...

      --------------------------- خندانک
      باز باران ، بی ترانه خستگی برجا گذاشت
      باز داغی بر دلِ مجنون این لیلا گذاشت

      باز سر شد روزهای بی تو ...بی چتر و کلاه
      باز هم یلدا گذشت و عشق را تنها گذاشت ----؟!
      تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


      (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
      ارسال پیام خصوصی

      نقد و آموزش

      نظرات

      مشاعره

      کاربران اشتراک دار

      محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
      کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
      استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
      1