سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

دوشنبه 5 آذر 1403
  • روز بسيج مستضعفين، تشكيل بسيج مستضعفين به فرمان حضرت امام خميني -ره-، 1358 هـ ش
24 جمادى الأولى 1446
    Monday 25 Nov 2024
      مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

      دوشنبه ۵ آذر

      شکوه

      شعری از

      جواد هندویی

      از دفتر شعرناب نوع شعر آزاد

      ارسال شده در تاریخ يکشنبه ۲۷ بهمن ۱۳۹۸ ۱۷:۱۷ شماره ثبت ۸۱۶۷۳
        بازدید : ۶۰۰   |    نظرات : ۱۳

      رنگ شــعــر
      رنگ زمینه
      دفاتر شعر جواد هندویی
      آخرین اشعار ناب جواد هندویی

      تو چه دانی که منه ساده دله دست ز هر جا کوتاه...
      این منه مانده ز هر کونو مکان رانده ز هر جا...
      نه امروز، نه دیروز بلکه هر روز اگر...
      جامه ی خود را ندرم، لب نگزم، پا نکنم قفل به زنجیر...
      افسار پریشان دلم را، نگیرم به کفو زار نگریم...
      با لابه و زاری نگویم کین توو، جانه منه مست...
      بگذر از آنچه که خواهی،چشم پوشان زان چه که هست...
      پیوسته طلب کن که ای خالق هستی، آن ده که آن به؛...
      تو ندانی، من دگر اینجا نبودم، من به جایی بند نبودم...
      لب شعلان تو من کام نگیرم؟  
      موی زیبای توو چنگ نگیرم؟
      چشم نبندم، در آغوش تو آرام نگیرم؟
      مغز خر دانی چیست؟ آن نخوردم که یکجا بنشینم...
      در خیالم هاله ای، از چهره ی محو تو بینم...
      سخن بس، که کوتاه کنمش به...
      که مکدر کنم اوقات گرانمایه دوست...
      هر چه از دوست رسد...چه بسا زهر جگر سوز نکوست...
      ۱
      اشتراک گذاری این شعر

      نقدها و نظرات
      جمیله عجم(بانوی واژه ها)
      دوشنبه ۲۸ بهمن ۱۳۹۸ ۱۳:۱۹
      خندانک
      سلام خندانک
      خوش آمدید به جمع ما خندانک خندانک خندانک
      خندانک خندانک خندانک
      خندانک خندانک
      جواد هندویی
      جواد هندویی
      دوشنبه ۲۸ بهمن ۱۳۹۸ ۱۳:۵۸
      ممنون بانوی گرامی🙏🙏🙏
      ارسال پاسخ
      عباسعلی استکی(چشمه)
      دوشنبه ۲۸ بهمن ۱۳۹۸ ۱۹:۱۵
      درود بزرگوار
      بسیار زیبا و خوش آهنگ بود خندانک
      جواد هندویی
      جواد هندویی
      دوشنبه ۲۸ بهمن ۱۳۹۸ ۱۹:۳۹
      سپاس از محبتتون...ممنون واسه وقتی که گذاشتید🙏🙏
      ارسال پاسخ
      امیر مسعود شفیق
      دوشنبه ۲۸ بهمن ۱۳۹۸ ۱۴:۰۸
      خوب ......
      اینم نوعی بحر طویل.......
      درود . خندانک خندانک خندانک
      جواد هندویی
      جواد هندویی
      دوشنبه ۲۸ بهمن ۱۳۹۸ ۱۷:۴۰
      ممنونم دوست عزیز...سپاس از توجه شما🙏🙏
      ارسال پاسخ
      شریف شریفیان
      دوشنبه ۲۸ بهمن ۱۳۹۸ ۱۹:۵۳
      درود خندانک خندانک خندانک
      جواد هندویی
      جواد هندویی
      سه شنبه ۲۹ بهمن ۱۳۹۸ ۱۹:۵۴
      ممنونم لطف دارید🙏🙏
      ارسال پاسخ
      ابراهیم آروین
      دوشنبه ۲۸ بهمن ۱۳۹۸ ۲۲:۲۷
      درودهاشاعر‌گرامی
      شهر‌زیبایی‌است‌اگر‌درست‌نوشته‌‌می‌شد
      زیباترهم‌می‌شد
      موفق‌‌وپاینده‌باشید خندانک
      جواد هندویی
      جواد هندویی
      سه شنبه ۲۹ بهمن ۱۳۹۸ ۱۱:۳۸
      ممنون از شما و تشکر بابت توجهتون به شعر من...حق با شماست کاملا🙏🙏👌👌
      ارسال پاسخ
      فروغ فرشیدفر
      سه شنبه ۲۹ بهمن ۱۳۹۸ ۱۰:۲۷
      سلام ودرود🌹
      شعر زیبایی بود .
      و با آقای آروین موافقم. اگر درهم دیده نمیشد ، زیبایی شعر نمایان تربود.
      هر چه از دوست رسد...
      چه بسا زهر جگر سوز نکوست..."
      👏👏👏🌹🌹🌹🌹
      جواد هندویی
      سه شنبه ۲۹ بهمن ۱۳۹۸ ۱۱:۳۷
      ممنون از شما دوست عزیز...و سپاس از توجهتون...کاملا درسته فرمایشتون🙏🙏
      تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


      (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
      ارسال پیام خصوصی

      نقد و آموزش

      نظرات

      مشاعره

      ساسان نجفی(سراب)

      نیست جز عشق خالق هستی نام و نشان دلم
      میر حسین سعیدی

      مست از فدا نمودن سر را جدا نمودن ااا بر سر نیزه رفتن عشق از خدا ستودن ااا اشاره به حدیث قدسی من عشقنی عشقته وااا ن
      نادر امینی (امین)

      من از آنروز دیوانه لایعقل بشدم روی ماه توبدیدم سوی میخانه شدم تن وجان را برهیدم به فراموشی دل بشکستم دل خودرا سوی میخانه شدم بدر میخانه رسیدم همه دیدم مدهوش زخود وبیخودی اکنون برستم به نهانخانه شدم درنهانخانه نیافتم جز سرگشتگی روح وروان وزنهانخانه شتابان سوی بتخانه شدم چو نهانخانه و بتخانه ومیخانه همه بی روح بدیدم یکسره سوی ازل تاختم و سوخته هشیار شدم
      میر حسین سعیدی

      ما سر ز تن و دل ز جهان رسته و مستیم ااا بر زلف چلیپا دل خود بسته شکستیم ااا نزدیک دل شکسته شد منزل آن یار ااا در دل دل خود شکسته هستیم
      نادر امینی (امین)

      مستیم وزنیم دف چو دوعالم همه عشق است رقصیم وبنوشیم زقدح می که فرزانه عشقیم دیوانگی عبد همه پرتو ذات است یاهو کنیم برهنه گیتی چو دردانه عشقیم

      کاربران اشتراک دار

      محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
      کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
      استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
      3