سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

شنبه 1 دی 1403
    21 جمادى الثانية 1446
      Saturday 21 Dec 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        شنبه ۱ دی

        ساقی عمر

        شعری از

        سیدمحمدطباطبایی

        از دفتر دفتر غزليات نوع شعر غزل

        ارسال شده در تاریخ شنبه ۱۹ بهمن ۱۳۹۸ ۱۸:۰۰ شماره ثبت ۸۱۴۰۹
          بازدید : ۳۱۵   |    نظرات : ۱۰

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه

        پيله به پيله مسخ شد ،،چهره به استحاله ها
        ساقی عمر ریخته  ، خون  به  دل  پیاله ها
        جوهر من سرشت او ، نامهء  من نوشت او
        داد به سرنوشت او ، مهر زد اين قباله ها
        ريخت شراب  ارغوان  ،  چهرهء  زردِ عاشقان
        خون من است بي گمان ،  رنگ زده به  لاله ها
        سرو چمان  من چه شد ،شير دمان من چه شد
        قوس كمان من چه شد ، در دل اين مچاله ها
        مَرْغْ دويده در  چمن ،نطفه ء غم شد انجمن 
        باد رسانده اين گَشَنْ ، بر سر اين كلاله ها
        تلخ به شوكران شده ،  آه ِ دلم فغان شده
        اشتر  ِ صالحان شده  ، اين همه غم نواله ها
        چنگ  به پنجه مي زند ، تار به زخمه مي زند
        ناي به نغمه مي زند، اين همه  سينه ناله ها
        اين دل بي شكيب  را ، عالم  پر  فريب  را
        راه پر از  نشيب  را ، برده  به  سوي چاله ها 
        روح من است مي تند ، گور من است مي كند
        اشك من است مي زند ، صبح بجاي  ژاله ها
        نيست دگر ستاره اي ، سوختن  از شراره اي
        نَخْشَب و ماه ِ پاره اي ،  گمشده پشت  هاله ها
        درد من عادتم  شده ، حكم  برائتم  شده
        عزلت و  خلوتم  شده ، حاجب  اين ازاله ها
        باقي من حواله كن ، درد مرا تو چاره كن
        نوبت  من  احاله  كن ، صدر  همه حواله ها
        بوي عفونت و عفن ، ريخت به روي  اين كفن
        ابر و بخار  مرگ ِ من ، چشمهء  اين  زباله ها
        تاول و  زخم تازه شد ، مفرغ جان قراضه شد
        كالبدم  جنازه   شد ،  پر  شدم  از  تفاله ها
        حرف مرا تو  پند كن ، اين كفن از  پَرَند كن
        خاك  مرا  سَرَند  كن ،  دور  كن  از  نخاله ها
        پيله به پيله مسخ شد ،،چهره به استحاله ها
        ساقی  عمر  ریخته  ، خون   به  دل   پیاله ها
        سيدمحمدطباطبايي
        "مسكين تهراني"
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        عباسعلی استکی(چشمه)
        يکشنبه ۲۰ بهمن ۱۳۹۸ ۲۳:۱۸
        درود استاد عزیز
        غزلی شورانگیز و زیباست خندانک خندانک
        سیدمحمدطباطبایی
        سیدمحمدطباطبایی
        سه شنبه ۲۲ بهمن ۱۳۹۸ ۱۳:۳۵
        عرض ادب و ارادت حضرت استاد استکی گرانمهر

        چونان همیشه از بنده نوازیتان مسرورم

        باقی بقا
        خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        شریف شریفیان
        يکشنبه ۲۰ بهمن ۱۳۹۸ ۰۸:۰۸
        درود شاعر گران سنگ
        عالی بود خندانک خندانک خندانک
        سیدمحمدطباطبایی
        سیدمحمدطباطبایی
        يکشنبه ۲۰ بهمن ۱۳۹۸ ۱۱:۲۰
        درود جناب استاد شریفیان گرانقدر

        از بذل توجه و عنایتتان مسرورم
        باقی بقا ، سایه مستدام
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        کیمیاطولابی
        يکشنبه ۲۰ بهمن ۱۳۹۸ ۱۴:۵۴
        خندانک خندانک
        سیدمحمدطباطبایی
        سیدمحمدطباطبایی
        سه شنبه ۲۲ بهمن ۱۳۹۸ ۱۳:۳۶
        درود و ارادتم فرش مقدم شاعره گرانقدر مهربانو طولابی

        مهرتان را سپاس و تشکر از محبتتان

        خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        علی مزینانی عسکری
        دوشنبه ۲۱ بهمن ۱۳۹۸ ۰۰:۳۸
        سلام و عرض ادب
        غزلی ناب و زیبا از بوستان ادبی شما بزرگوار خواندم
        دستمریزاد
        خندانک خندانک خندانک
        سیدمحمدطباطبایی
        سیدمحمدطباطبایی
        دوشنبه ۱۲ اسفند ۱۳۹۸ ۱۸:۲۶
        درودها گرامي برادر شاعر نازنينم
        جناب مزيناني بزرگوار

        مهرتان را سپاس و مقدمتان گلباران

        خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        مسعود میناآباد  مسعود م
        دوشنبه ۲۱ بهمن ۱۳۹۸ ۰۲:۱۸
        اين دل بي شكيب را ، عالم پر فريب را
        راه پر از نشيب را ، برده به سوي چاله ها

        روح من است مي تند ، گور من است مي كند
        اشك من است مي زند ، صبح بجاي ژاله ها
        ---------------
        سلام استاد طباطبایی عزیز
        همه سروده هایت زیباست و بی بدیل
        هزاران درود --------- خندانک خندانک خندانک
        آشنایی با شما افتخاری بود برایم
        سیدمحمدطباطبایی
        سیدمحمدطباطبایی
        سه شنبه ۲۲ بهمن ۱۳۹۸ ۱۳:۴۶
        هزاران درود و سلام فرش مقدم
        گرانمایه استاد ارجمندم جناب میناآباد گرانسنگ

        چون همیشه بذل عنایتتان شامل این کمترین گردید
        بسیار مفتخرم که سعادت آشنایی با جنابتان نصیب شد

        آرزوی بهروزی و شادمانی بدرقه راهتان
        باقی بقا
        سایه سار مهرتان گستران و پر دوام

        خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        1