يکشنبه ۲ دی
|
آخرین اشعار ناب فرید امیدی
|
هوای دلگیری ست،نفس کشیدن بی نفس هايت چه سخت است تو چطور؟
قلب من زخمی و روز هايم بی تو شب های بی ستاره ست. تو چطور؟
این نسیمی که میزند صبحگاه بر صورتم
مرا یاد صبح های با تو بودن می اندازد،تو چطور؟
دست به قلم شده ام و باز یاد چشمانت افتادم
یاد آن نوازش های بی نظیر پر آرامشت افتادم،تو چطور؟
دلشکسته که دیگر آبرو داری نميداند
بی تو پر از اشک شدم و چشمانم وصل به دریا،تو چطور؟
یادت می آید میگفتم قلبم کند میزند؟
حال در بستر بیماری برایت مینویسم،تو چطور؟
تنهايم گذاشتی،حال به چه دل خوش کنم؟
دیگر رمقی برای نفس کشیدن ندارم،تو چطور؟
دلم پر از بد و بیراه میشود به آن همه دلیل جداییمان
یاد لبخندت که می افتم...آه... من چقدر عاشقم... تو چطور؟
#فرید
|
|
نقدها و نظرات
|
سلام و درود پایدار باشید | |
|
ممنونم استاد | |
|
سلام و درود استاد انصاری پایدار باشید | |
|
سلام بی کران اندر ره آسمان | |
|
سلام و درود بیکران | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
درودبرشما