سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 31 فروردين 1403
    11 شوال 1445
      Friday 19 Apr 2024
        به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

        جمعه ۳۱ فروردين

        این را قرار نیست کسی بداند...

        شعری از

        فرید امیدی

        از دفتر عاشقانه هايي به زبان عشق نوع شعر دلنوشته

        ارسال شده در تاریخ شنبه ۱۲ فروردين ۱۴۰۲ ۲۰:۳۷ شماره ثبت ۱۱۸۸۹۸
          بازدید : ۲۱۹   |    نظرات : ۱۰

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر فرید امیدی

        این را قرار نیست کسی بداند
        که من هنوز عاشق و دلتنگ توام
        حتی اگر نیست دستت در دستتم
        هنوز بعضی شب ها به یادت اشک
        که گر کنارم بودی الان نبود این اشک
        بغضم ترکیدن که نه؛ منفجر می‌شود
        و در آن لحظه هیچ از من نمی‌ماند
        این را قرار نیست کسی بداند...
        که در نوشتن این شعر صورتم خیس اشک است
        این که تو من را با تمام خاطره ها رها کردی دروغ نیست
        تو حتی یک عکس از من نداری 
        و من اما پرم از عکس و فیلم های تو
        که این یک برگ برنده ی توست...
        چشمانم خشک شد از ریختن اشک
        تو اما حتی به یاد من میوفتی؟
        این را قرار نیست کسی بداند...
        اما من به خاطر تو سیگاری شدم
        بعضی وقت ها سیگار پشت سیگار
        الان باید چشمانت سهم من میبود
        دستانت در دستان من میبود
        آغوشت در آغوش من میبود
        اما از تو برای من همین دلتنگی ابدی
        همین غم ابدی
        همین بغض ابدی
        همین تن فرسوده
        همین روح زخمی
        همین قلب شکسته
        من چه کسی را دارم که از تو حرف بزنم برایش؟
        حرف هایی که دارند خفه ام می‌کنند...
        عکس های دو نفره مان را می‌بینم
        آن که در کنارت است چقدر من نیستم...
        دیگر خودم را نمی‌شناسم میدانی؟
        چه کسی را مقصر بدانم؟
        زمانه؟دنیا؟خانواده؟شرایط؟قسمت؟ یا تو را؟
        آن عکس دو نفره ی ما که بوسه بر گونه ام زدی
        هنوز جایش گرما دارد و حسش میکنم...
        ۵ سال گذشته تا به الان،چرا برایم عادی نشده!؟
        این غم،این دوری،این شکست،این بغض،
        این تو که نیستی،این تو که برای من نیست
        این دستانت که دستانم نیست،این آغوشت که در آغوشم نیست
        دارم چیکار میکنم؟طومار مینویسم؟رمان مینویسم؟
        حرفهای از تو تمامی ندارند،با چه کسی درد دل گویم؟
        که تا صد سال بنویسم و بگویم باز تمامی ندارند
        تا همین بس که یک درصد از حرف هایم نوشته شد
        این نقطه از من سر خط، ۵ سال است تنهاترین است...
        تنها....  اما نه به استثنای در خواب...   که این تو هر از گاه سر می‌زند به من...
        اما...  این را قرار نیست کسی بداند...
        .
        .
        .
        ۵
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        شاهزاده خانوم
        دوشنبه ۱۴ فروردين ۱۴۰۲ ۱۰:۳۴
        خندانک خندانک خندانک
        فرید امیدی
        فرید امیدی
        جمعه ۹ تير ۱۴۰۲ ۱۹:۵۵
        ممنون از نگاه پر مهرتون
        ارسال پاسخ
        عباسعلی استکی(چشمه)
        دوشنبه ۱۴ فروردين ۱۴۰۲ ۲۲:۳۷
        پر احساس و زیبا بود خندانک
        فرید امیدی
        فرید امیدی
        جمعه ۹ تير ۱۴۰۲ ۱۹:۵۶
        استاد استکی عزیز درود ممنون از نگاه پر مهر شما
        ارسال پاسخ
        جواد کاظمی نیک
        دوشنبه ۱۴ فروردين ۱۴۰۲ ۰۶:۱۸
        درودبرشما دلنوشته زیبابود وپرمفهوم احسنت برشما
        🪻🪻🪻🪷🪻
        🌼🌼🌸🌷
        🌺💐🌻
        🌹🌹
        ❤️
        فرید امیدی
        فرید امیدی
        جمعه ۹ تير ۱۴۰۲ ۱۹:۵۴
        عرض ادب جناب کاظمی ممنون از نگاه زیباتون
        ارسال پاسخ
        محمد باقر انصاری دزفولی
        دوشنبه ۱۴ فروردين ۱۴۰۲ ۱۰:۰۷
        سلام بزرگوار
        طبعتان جوشا
        هزاران درودتان باد
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        فرید امیدی
        فرید امیدی
        جمعه ۹ تير ۱۴۰۲ ۱۹:۵۴
        عرض سلام جناب استاد انصاری عزیز ممنون از نگاه شما مانا باشید
        ارسال پاسخ
        علیرضا حاجی پوری باسمنج راوی عشق
        دوشنبه ۱۴ فروردين ۱۴۰۲ ۱۵:۳۶
        درود بر شما خندانک خندانک
        فرید امیدی
        فرید امیدی
        جمعه ۹ تير ۱۴۰۲ ۱۹:۵۵
        استاد حاجی پوری عزیز درود ممنون از نگاه شما
        ارسال پاسخ
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        0