سه شنبه ۵ فروردين
بر او ببخشایید شعری از یکتا صفاری
از دفتر شعرناب نوع شعر غزل
ارسال شده در تاریخ ۲ روز پیش شماره ثبت ۱۳۶۶۳۴
بازدید : ۳۲ | نظرات : ۶
|
آخرین اشعار ناب یکتا صفاری
|
بر او ببخشایید
بر او که جز تردید
در سراسر عمر کاغذی اش یادگاری ندارد
بر او ببخشایید
بر چهره ی ساده ی خیال
بر سایه های وهم برانگیز
بر او ببخشایید
زیرا که در دل شب های بی پایان
تنهایی را همچون دوستی به آغوش کشید
او، زنی که در دنیای رنگ ها گم شده بود
و در هر خطی که بر کاغذ میکشید
درد ها و آرزوهایش را نقش میزد
بر او ببخشایید
زیرا در هر لبخندش تلاشی برای فراموشی
ک در هر اشکش
یادگاری از عشق هایی که با تردید هایش نابود شدند
پنهان بود
بر او ببخشایید
او که در قلبش دریایی از امید و ناامیدی به تلاطم در آمد
و هرگز نتوانست صدای قلبش را بشنود
بر او ببخشایید
بر او که در آینه ی زندگی تنها تصویر سایه اش را دید
و در هر قدمی که برداشت
باری از تردید را به دوش کشید
بر او ببخشایید
بر زنی که در شب های بی پایان
خواب هایش را در دل تاریکی چید
و هر بار در بیداری
خود را در دنیایی بی صدا یافت
بر او ببخشایید
بر او که در دل شب چشم به ستاره ها دوخت
و هر بار با دلتنگی به خواب رفت
بر او ببخشایید
که در سکوت
دردهایش را با خود به گور برد
او زنی با چهره ای ساده
که در سایه های وهم برانگیز به دنبال نور میگشت
و هر بار تنها با تردید به خانه باز میگشت
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
سالی خوش و خرم همراه با موفقیت و تندرستی برای شما آرزو میکنم
"عید است و خلقی هر طرف، دامنکشان با یار خود
مسکین من بی صبر و دل، حیران شده در کار خود
هم مرغ نالان در چمن، هم گل دریده پیرهن
هر کس به یاری در سخن، من با دل افگار خود"