يکشنبه ۲ دی
|
دفاتر شعر حسن مصطفایی دهنوی
آخرین اشعار ناب حسن مصطفایی دهنوی
|
« خانه ي احسان »
از آتش عشق تو ،كي سوزد دل ديوانه ام
تا بر فراز كوي تو،مي باشد اين كاشانه ام
اي ياور صاحب دلان،دل را سپردم دست تو
تا مطمئن باشم زِ دل،كي با تو من بيگانه ام
اي آنكه نتوانم زِ تو يك ذره من دوري كنم
از نعمت بازار تو ، پُـر مي شود پيمانه ام
از خانه ي احسان تو،بيرون نباشد هيچ كس
من از تو بودم از ازل،من سائل2 اين خانه ام
از خود ندارم خانه اي،جز در حصار3امن تو
كو منزل و كاشانه ام ، كو خانه ي ويرانه ام
آن خانه ي احسان تو ،جاويديس از بهر من
بيرون نخواهم رفت از آن،آخر مگر ديوانه ام
هرعاشق و معشوقي ،بيناً جمال و حُسن هم
من كي جمالت ديده ام،با تو مگر بيگانه ام
آخر حسن عشقت چرا در خود سري است
شرمي بـبايد كردمي،زين صحبت مستانه ام
***
2- گدا 3- دژ – ديوار
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
مانند همیشه عالی سرودی بود
شعربسیار خوش آهنگ
زیباوپرمعنی بود
دستمریزا
لذت بردم