دوشنبه ۲۸ آبان
آوار ِآواز شعری از مریم حقیقت
از دفتر پساغزل نوع شعر غزل
ارسال شده در تاریخ جمعه ۴ بهمن ۱۳۹۸ ۰۳:۳۷ شماره ثبت ۸۰۸۸۶
بازدید : ۵۷۵ | نظرات : ۱۶
|
آخرین اشعار ناب مریم حقیقت
|
آوارِ آواز
شاید دوباره فرصت جبران نیاید
مردی سوار اسب در باران نیاید
یک شب هراسان پر بگیری از خودت و
دیگر به سمت پیکر تو جان نیاید
گاهی نگاهی سمت کفرت می کشاند
شک کن به عشقی که پس از ایمان نیاید
ای خواب شیرین بر تن فرهاد بنشین
تا سمت کوه وتیشه بعد از آن نیاید
امشب به چشمانش بده پیراهنت را
شاید صدای گریه از کنعان نیاید
آوار ِ آواز است وقتی که شمیم
گلپونه های وحشی از کرمان نیاید
آشفته ام مثل هوای سبز جنگل
مثل سکوتی که پس از طوفان نیاید
از بس که نفرین کرده ام این ابرها را
می ترسم از اینکه دگر باران نیاید
زاینده رود از اصفهان خالیست بی تو
شیراز وقتی از تب گیلان نیاید
لیلا دوباره قسمت ابن السلام است
ای کاش مجنون سمت نخلستان نیاید
از خواب تلخ آرزو سیرم دعا کن
مردی سوار اسب در باران نیاید
مریم حقیقت
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.