سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

شنبه 3 آذر 1403
    22 جمادى الأولى 1446
      Saturday 23 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        شنبه ۳ آذر

        مامِ وطن

        شعری از

        بهمن بیدقی

        از دفتر شعرناب نوع شعر آزاد

        ارسال شده در تاریخ سه شنبه ۱ بهمن ۱۳۹۸ ۱۱:۳۷ شماره ثبت ۸۰۸۰۰
          بازدید : ۳۴۳   |    نظرات : ۱۲

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر بهمن بیدقی

         مامِ وطن
         
         من بمانندِ همه ، تا که دیدم نام اسلام آمد
         من  به یُمن  نام رؤیایی آن ، مست شدم
         منهم مانندهمه، در سیل امید، سخت غوطه ورشدم
         
         من همانم که ندارم شک، هیچگاه به مذهبم
         آنکه همیشه سرِ ایمان خودش میماند
         من همانم که دلم را، هدیه دادم به خدا
         آنکه تا همیشه برتعهدش میماند 
         
         من همانم که پیشانی خود را،
         به خاکِ پاکیزه ی مام وطنش میساید
         هم اوکه دستانش ، به تبرکِ تیممی عظیم و زیبا،
         تا که تن پاک شود، به سراپای تراب وطنش میمالد
         
         من همانم که زخاکِ این وطن روئیده ام
         آنکه گر دشمنِ پست ، به او بد نظرکند ،
         او را از فرسنگها ز مرزخود،
         به شهامتی عظیم میرانَد
         
         اما این قرارمان نبود که جمع دوستان،
         تَفَرعُن پیشه کنند
         تفرعن ، بیماریست، لاعلاج است و سخت
         از سرطان سختترست
         آن مریضیِ زشت، مبتلای خود را،
        به سمت وسوی اهرمن میراند
         
         من که کبک نیستم ، سربکنم به زیرِ برف
         خاطراتم، همه ی نکبت شوره زار را میداند
         
         من همانم که پُر از احساسم ،
         هیچگاه سنگ نشدم
         آنکه ندانم کاری‌هایی را ،
         به تکرار زمان می بیند میداند
         
         هرکه درسکوت خود غوطه ورست
         وقتش برسد تا که رسد سوی گلو،
         می بینی که هنرمندانه ،
         ماجرای خود را، در کنسرتی، میخواند
         
         حالا تو برو، برای خود فکری کن
         تو که میدانم ، بهتر ز من ، عالِمی بر نوشته ‌ام
         آنکه همه ی این ماجرا، از نزدیک میداند
         
         اینجاست که دل غمین شود،
         دستش برود سوی خدا،
         جهت یک نفرین، ولی خیلی خانمانسوز و عظیم،
         آنکه چشم به راهِ رفتن ، و دگر ندیدنت میماند
         
         اگربا پول حرام و ثروت ،
         درافتادی کنون ،
         تو  ابوذری شدی که بادیه ،
         چشم به راهِ دیدنت میماند
         
         مانند صمد بهرنگی، ماهی کوچولوی سیاهی داری
         که هیجان بی عدالتی را ، ز دهان او همی جار زنی
         هم او که ، هم کیش اش را ، بس به خود میخواند .
         
         بهمن بیدقی  98/10/29
         
         
         
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        عباسعلی استکی(چشمه)
        چهارشنبه ۲ بهمن ۱۳۹۸ ۰۸:۳۲
        بسیار زیبا و مبین مشکلات جامعه بود خندانک خندانک خندانک خندانک
        بهمن بیدقی
        بهمن بیدقی
        چهارشنبه ۲ بهمن ۱۳۹۸ ۰۸:۳۶
        باسلام وعرض ادب
        ممنون از نظر پرمهرتان
        سپاسگزارم
        ارسال پاسخ
        مسعود میناآباد  مسعود م
        چهارشنبه ۲ بهمن ۱۳۹۸ ۰۶:۵۱
        سلام :

        درود بر شما
        ------------------------------- خندانک
        بهمن بیدقی
        بهمن بیدقی
        چهارشنبه ۲ بهمن ۱۳۹۸ ۰۸:۳۶
        باسلام وعرض ادب
        ممنون از نظر پرمهرتان
        سپاسگزارم
        ارسال پاسخ
        محمد باقر انصاری دزفولی
        چهارشنبه ۲ بهمن ۱۳۹۸ ۰۸:۲۸
        باعرض سلام
        درودبی پایان
        خندانک خندانک خندانک
        بهمن بیدقی
        بهمن بیدقی
        چهارشنبه ۲ بهمن ۱۳۹۸ ۰۸:۳۶
        باسلام وعرض ادب
        ممنون از نظر پرمهرتان
        سپاسگزارم
        ارسال پاسخ
        علی مزینانی عسکری
        چهارشنبه ۲ بهمن ۱۳۹۸ ۱۸:۵۹
        درود جناب بیدقی گرامی
        به راستی این زمان درد بسیار است به خصوص از نارفیقان
        خندانک خندانک خندانک
        بهمن بیدقی
        بهمن بیدقی
        چهارشنبه ۲ بهمن ۱۳۹۸ ۲۱:۰۴
        باسلام وعرض ادب
        متأسفانه همینطورست که میفرمائید
        کاش اینگونه نبود
        درآنصورت فوج فوج حتی غریبه ها ، آشناهایی دوست و ناب میشدند.
        ممنون از نظر پرمهرتان
        سپاسگزارم
        ارسال پاسخ
        حاج مهدی عاطف
        چهارشنبه ۲ بهمن ۱۳۹۸ ۲۳:۵۶
        خندانک خندانک خندانک
        بهمن بیدقی
        بهمن بیدقی
        پنجشنبه ۳ بهمن ۱۳۹۸ ۰۰:۲۹
        باسلام وعرض ادب
        ممنون از نظر پرمهرتان
        سپاسگزارم
        ارسال پاسخ
        اصغر محمودی( مور )
        پنجشنبه ۳ بهمن ۱۳۹۸ ۰۶:۵۲
        درود استاد
        خندانک خندانک
        خندانک
        بهمن بیدقی
        بهمن بیدقی
        پنجشنبه ۳ بهمن ۱۳۹۸ ۱۰:۱۷
        باسلام وعرض ادب
        ممنون از نظر پرمهرتان
        سپاسگزارم
        ارسال پاسخ
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        4