سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 2 آذر 1403
    21 جمادى الأولى 1446
      Friday 22 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        جمعه ۲ آذر

        سوز سرما

        شعری از

        محمد صبوحی(صبو)

        از دفتر یک فنجان قهوه ی تلخ نوع شعر سپید

        ارسال شده در تاریخ جمعه ۱۳ دی ۱۳۹۸ ۰۲:۵۹ شماره ثبت ۸۰۲۳۲
          بازدید : ۴۸۹   |    نظرات : ۷

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر محمد صبوحی(صبو)
        آخرین اشعار ناب محمد صبوحی(صبو)

        حال مردم این سرزمین خوب نیست
        سوز سرما نابودشان کرده
        ناامید از آینده
        در قهقرای این جاده 
        در پی یک ذره دلخوشی اما 
        قد خمیده اش کرده
        پیرزن بینوای این خانه
        از فقر از دستان خالیش می گفت 
        دستانی که شکاف عمیقی بودش
        در میان رد زخمهایش
        که چه این روزگار بر سرش آورد 
        در این هفتاد و اندی سال عمرش
        از تحجر ها و تبعیضا 
        از نامردمی های بسیار
        از جوان رعنایش سخن میگفت
        این پیرزن دلشکسته ی محزون
        که رفت و جنگید و بشد گمنام
        و اینگونه نوعروسش بماند تنها 
        اشک مادر سرازیر بود
        داغ دلم شد بیشتر
        آنهمه امید و تلاش و ایثار شد چه
        اندکی که اندیشیدم دیدم آری
        شکم دزدان این خاک بشد فربه
        حال مردم این سرزمین خوب نیست
        سوز سرما نابودشان کرده
        چون آن پدر قدخمیده ی لرزان
        که از فقر به خدا شکایت داشت
        سوز سرما نابودش کرده
        چون سروی بلند قامت اما لرزان
        غم جانسوزی در سینه اش نهان می داشت
        که چه خونها برای این ملک داده
        از پسرانش برایم میگفت 
        که چگونه پرپر گشتن در خون
        لبخندی زد و راضی بود از راهش
        اما زیر لب حرفی داشت 
        از آه و نفرین آن گرگان
        که حق این پدر این نیست 
        اینگونه سوختن در این سرما
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        عباسعلی استکی(چشمه)
        شنبه ۱۴ دی ۱۳۹۸ ۱۰:۱۶
        بسیار زیبا و مبین مشکلات جامعه بود
        شهادت سردار سپهبد حاج قاسم سلیمانی تسلیت باد خندانک خندانک خندانک
        محمد صبوحی(صبو)
        محمد صبوحی(صبو)
        شنبه ۱۴ دی ۱۳۹۸ ۱۰:۳۳
        ممنون استاد عزیز🌹🌹
        ارسال پاسخ
        مسعود میناآباد ( مسعود م )
        شنبه ۱۴ دی ۱۳۹۸ ۰۳:۴۹
        سلام

        شهادت فرزند محجوب و متواضع و رشید ایران را
        تسلیت گفته برای روح پر فتوحش آرامش مسئلت دارم. خندانک
        محمد صبوحی(صبو)
        محمد صبوحی(صبو)
        شنبه ۱۴ دی ۱۳۹۸ ۱۰:۳۳
        🌹🌹
        ارسال پاسخ
        محمد باقر انصاری دزفولی
        شنبه ۱۴ دی ۱۳۹۸ ۰۸:۴۰
        مهمان قلم تواناواندیشه نابتان بوده ایم
        درودبی پایان
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        محمد صبوحی(صبو)
        محمد صبوحی(صبو)
        شنبه ۱۴ دی ۱۳۹۸ ۱۰:۳۴
        سپاس از لطف شما استاد عزیز🌹
        ارسال پاسخ
        کیمیاطولابی
        سه شنبه ۲۲ بهمن ۱۳۹۸ ۱۹:۰۰
        خندانک خندانک
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        میر حسین سعیدی

        لاله و گل نشانه از طرف یار داشت ااا بی خبر آمد چنان روی همه پا گذاشت
        ابوالحسن انصاری (الف رها)

        نرگس بخواب رفته ولی مرغ خوشنواااااااگوید هنوز در دل شب داستان گل
        میر حسین سعیدی

        رها کن دل ز تنهایی فقط الا بگو از جان ااا چو میری یا که مانایی همه از کردگارت دان
        نادر امینی (امین)

        لااله الا گو تکمیل کن به نام الله چو چشمت روشنی یابد به ذکر لااله الا الله چو همواره بخوانی آیه ای ازکهف بمانی ایمن از سیصد گزند درکهف بجو غاری که سیصد سال درخواب مانی ز گرداب های گیتی درامان مانی چو برخیزی ز خواب گرانسنگت درغار مرو بی راهوار در کوچه و بازار مراد دل شود حاصل چو بازگردی درون غار ز زیورهای دنیایی گذر کردی شوی درخواب اینبار به مرگ سرمدی خشنود گردی زدست مردم بدکار
        میر حسین سعیدی

        مراد دل شود با سی و نه حاصل ااا به کهف و ما شروع و با ه شد کامل اااا قسمتی از آیه سی ونه سوره کهف برای حاجات توصیه امام صادق ااا ما شا الله لا قوه الا بالله اال

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        5