سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 18 آبان 1403
  • روز ملي كيفيت
7 جمادى الأولى 1446
    Friday 8 Nov 2024
      مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

      جمعه ۱۸ آبان

      عاشقِ مدهوش

      شعری از

      سعیده تفضّلی نیک (باران)

      از دفتر شعر یک پیشامد است نوع شعر تک بیتی

      ارسال شده در تاریخ سه شنبه ۲۶ آذر ۱۳۹۸ ۱۳:۵۸ شماره ثبت ۷۹۷۲۲
        بازدید : ۶۱۱   |    نظرات : ۷

      رنگ شــعــر
      رنگ زمینه
      دفاتر شعر سعیده تفضّلی نیک (باران)

      عاشقِ مدهوش
      همچو من عاشق و مدهوش کسے نیست ببین
      رفتم از خویش و غمت ، در تنِ من جا مانده
      سعیده تفضّلے نیک
      باران
      ۱
      اشتراک گذاری این شعر

      نقدها و نظرات
      عباسعلی استکی(چشمه)
      چهارشنبه ۲۷ آذر ۱۳۹۸ ۲۳:۲۶
      خندانک خندانک
      محمد باقر انصاری دزفولی
      چهارشنبه ۲۷ آذر ۱۳۹۸ ۰۹:۵۲
      با سلام
      کوتاه وزیبا
      لذت بردم
      درود درود
      خندانک خندانک خندانک خندانک
      وهب رنجبرکلیبی
      چهارشنبه ۲۷ آذر ۱۳۹۸ ۱۰:۱۰
      احسنت بانوتفضلی خندانک خندانک خندانک
      امیر علی علیزاده ( الف سکوت)
      چهارشنبه ۲۷ آذر ۱۳۹۸ ۱۲:۴۹
      درود
      زیباست احساستان خندانک
      محمد خسروبیگی
      پنجشنبه ۲۸ آذر ۱۳۹۸ ۱۱:۲۹
      بانو تفضلی نیک(باران) تک بیت زیباییست
      هادی سلیمانی
      پنجشنبه ۲۸ آذر ۱۳۹۸ ۲۱:۰۱
      سراسر احساس و زیبایی
      باقر رمزی ( باصر )
      جمعه ۲۹ آذر ۱۳۹۸ ۱۴:۲۲
      سلام و دورد استاد بزرگوارم
      تقدیم برای یلدا


      فرهاد

      اى دريغا كز زمان تنها به ما فردا رسيد
      كو رسيد اما چه سودى زو شب يلدا رسيد

      با تو هر دم يار ديرين واژه ‏ام منظور بود
      بى تو اى محبوب خوبان جمله بى‏ معنا رسيد

      جان و دل ار سوخت از سوداى افيون بود و چشم
      چون نظر افكند و نوميد عاقبت اينجا رسيد

      يا رب اين غوغاى بر جا مانده از تقويم چيست؟
      كين زمان در پاى گلها سايه‏ ى يغما رسيد

      دل چه خوش بود از سبويى از مى پيمانه‏ اى
      سنگ جهلى چون شكست پيمانه را صهبا رسيد

      بس كه بر دل وعده‏ ى امروز و فردا داده ‏ام
      دل بهر گل مى‏ رسد گويد كه آن رعنا رسيد

      خار دوران را به چشمم گر نهادند جاهلان
      دم فرو بستم به عزلت گفتم از دانا رسيد

      جام پاكى را به سر كش باصر از لطف خداى
      اين بود پيمان او كو از لب زيبا رسيد

      باقر رمزی باصر
      خندانک خندانک خندانک خندانک
      خندانک خندانک خندانک خندانک
      خندانک خندانک خندانک خندانک
      تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


      ارسال پیام خصوصی

      نقد و آموزش

      نظرات

      مشاعره

      کاربران اشتراک دار

      محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
      کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
      استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
      2