سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

شنبه 3 آذر 1403
    22 جمادى الأولى 1446
      Saturday 23 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        شنبه ۳ آذر

        لیلای مجنون (۵ کوتاه‌کلاسیک+ ۵ تک‌بیت)

        شعری از

        زهرا حکیمی بافقی (الهه ی احساس)

        از دفتر ترنم احساس نوع شعر تک بیتی

        ارسال شده در تاریخ دوشنبه ۲۵ آذر ۱۳۹۸ ۱۲:۴۷ شماره ثبت ۷۹۶۸۹
          بازدید : ۱۵۵۱   |    نظرات : ۰

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        آخرین اشعار ناب زهرا حکیمی بافقی (الهه ی احساس)

        پنج کوتاهِ کلاسیک، از کتاب دل‌گویه‌های بانوی احساس:
        ۱
        شدم، در عشقِ تو، لیلای مجنون
        شد احساسِ درونم، غرقه‌ی خون
        نمی‌خواهی بفهمی، هرگز این را
        که می‌بارد دلم، در هجرت اکنون
        ۲
        شکستی، قلبِ چون آیینه‌ام را
        دل و، حسّ دلِ بی‌کینه‌ام را
        شدم لیلای مجنونت؛ ولی تو
        نکردی، التفاتی، سینه‌ام را
        ۳
        پناهِ لحظه‌های شورشِ قلبِ شکسته
        بخوان حسّی، که از مهرت میانِ جان نشسته
        نگو بردار، دست از عاشقی‌های دلِ خویش
        که بس مجنون شده، لیلای قلبِ زار و خسته
        ۴
        دل از دستِ زمانه، گشته پرخون
        و احساسم شده، لیلای مجنون
        دلم تنگ است؛ همچون غنچه‌ی گل
        که پُرپیچ است و تو بر تو وُ میگون
        ۵
        زدم سازِ دلی، با تار و پودم
        تمامِ مهرِ خود با تو، نمودم
        شدم مجنون‌ترین، لیلای عاشق
        از احساسم، به غیر از تو، زدودم
        ***
        پنج تک بیت، از لابلای اشعار کتاب ققنوس احساس:
        ۱
        می‌شوم لیلای مجنونِ دلِ آواره‌ها
        کاش روزی تو، رفو سازی دلم، زین پاره‌ها
        ۲
        این التهابِ مانده در قلبِ پر از خون
        لیلای دل را کرده بس شیدا و مجنون
        ۳
        دل شد کنون، یک ‌جامِ غم؛ یک کاسه‌ی خون
        دل شد کنون، لیلای بی‌پروای مجنون
        ۴
        مجنونِ تو، شد در تمامِ لحظه‌هایش
        لیلای شیداگشته‌ی احساسِ خسته
        ۵
        همچو دیوانِ غزل، میلِ بغل دارد دلم
        لیلیِ مجنون شده‌ست این دخترِ حسّاسِ دل

        زهرا حکیمی بافقی، کتابهای دل‌گویه‌های بانوی احساس و ققنوسِ احساس
        سپاس از نگاهِ مهرانگیزتان بر شاعرانه‌هایم!
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر
        ۸۱ شاعر این شعر را خوانده اند

        سید حاج فکری احمدی زاده(ملحق)

        ،

        بهرام معینی (داریان)

        ،

        عباسعلی استکی(چشمه)

        ،

        راضیه رحیمی

        ،

        ابوالحسن انصاری (الف رها)

        ،

        علی برهانی(دود)

        ،

        محمد باقر انصاری دزفولی

        ،

        عليرضا حكيم

        ،

        شعله(م جلیلی)

        ،

        علی رفیعی

        ،

        اصغر محمودی( مور )

        ،

        جمیله عجم(بانوی واژه ها)

        ،

        حجت عباسی حاجی فیروز

        ،

        محمد جواد عطاالهی

        ،

        معصومه فیروزی کریانی

        ،

        محمودرضا رافعی (رافع)

        ،

        مجید اسکندری

        ،

        پژمان بدری

        ،

        زهرا حکیمی بافقی (الهه ی احساس)

        ،

        وهب رنجبرکلیبی

        ،

        محمد خسروبیگی

        ،

        بهروز دارابی

        ،

        کبری یوسفی

        ،

        علی معصومی

        ،

        قانع تهرانی

        ،

        محمد خسروی فرد

        ،

        بتول رجائی علیشاهدانی(صنم)

        ،

        علیرضا ناظمی ناظم

        ،

        طاهره حسین زاده (کوهواره)

        ،

        مینا یارعلی زاده

        ،

        منوچهر فتیان پور (راد)

        ،

        حسین شفیعی بيدگلی

        ،

        محمد شمس باروق

        ،

        سید احسان موسوی ( سام )

        ،

        عنایت الله ایرانمنش ( م تکخال )

        ،

        حسن مصطفایی دهنوی

        ،

        حبیب رضایی رازلیقی

        ،

        ساعده همه کش (باران)

        ،

        عبدالامیر الهی(مسکین)

        ،

        پیمان اسماعیل وندی (کهخدا)

        ،

        محمدرضاجعفرزاده(بینوا)

        ،

        آرش زارع دوست

        ،

        علیرضاجهانگیری

        ،

        زهرا حسینی تخلص تبسم

        ،

        مسعود آزادبخت

        ،

        محمد قنبرپور(مازیار)

        ،

        مرجان ساداتی

        ،

        مجتبی شفیعی (شاهرخ)

        ،

        مسعود میناآباد

        ،

        پژمان صفری

        ،

        فروغ فرشیدفر

        ،

        احمدرضا کاظمی

        ،

        لیلا دهقانی

        ،

        مریم گمار

        ،

        مهدی نساجی

        ،

        ساناززیبایی

        ،

        محمد دارایی

        ،

        نسرین حسینی

        ،

        امید کیانی (امید)

        ،

        دانیال شریفی ( دادار تکست )

        ،

        بهروز عسکرزاده

        ،

        فردین صمدی

        ،

        مهدیس رحمانی

        ،

        علی اکبر قورچیان

        ،

        خدیجه وفایی راد ( غریبه)

        ،

        آذر مهتدی

        ،

        سیاوش آزاد

        ،

        رضا حمیدی راد(احسان)

        ،

        سعید صادقی (بیدل)

        ،

        سارا رحیمی

        ،

        محمد رضا خوشرو

        ،

        حسین قائدی

        ،

        مجید آبسالان

        ،

        مهدی محمدی

        ،

        مهرداد عزیزیان بی تخلص

        ،

        مولود سادات عمارتی

        ،

        لیلا گمار (مأنوس شده با قلم)

        ،

        علی بالود (بال)

        ،

        فاطمه افکن پور

        ،

        مریم کاسیانی

        ،

        ایمان اسماعیلی (راجی)

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        نادر امینی (امین)

        یکی از بزرگان اهل شعر درودی فرستاد برمن از روی مهر نبودم لایق حمو ثنای بندگان بباشم حقیری زشرمندگان سرودم تا که سنجم عهد خویش به اشک یتیمان پای افتاده پیش نه من آن نیک سرشتم در این روزگار ولی من کجا وسعدی روشن فکار کنون من درودی فرستم مریم که عادل بود کنیه اش چو عادل هماره بود با همه بنیه اش
        مدینه ولی زاده جوشقان

        تو ای آن که در قلب و روح منی اا خداوند حکمت خدای غنی اا به اطراف خود هم نگاهی بکن اا بتابان بر این سر زمین روشنی مدینه ولی زاده ی
        مریم عادلی

        درود برشما شاعر نیک سرشتتتت کاش دنیااز فکرتان مینوشت
        نادر امینی (امین)

        مرده آن است که نامش به نکویی نبرند ورنه هرمرد تبهکار به جهان زنده بود لیک مرد فداکار فلکی زنده کند دست دردست فقیران دهد و خرج یتیمان بکند این چنین که رسم خردی درجهان زنده بود پیش یزدان همه از فقر وغنیآن برازنده بود نه ستم بیند و نه ستمکار بود عاقبت در پی عقبی رود پا زدنیا بکشد
        مریم عادلی

        دستها خالی اند ازسخا و سلامممممم هیچ چیز پس نجو ای نکومرد تام

        کاربران اشتراک دار

        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        5