سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 31 فروردين 1403
    11 شوال 1445
      Friday 19 Apr 2024
        به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

        جمعه ۳۱ فروردين

        روبه روی پنجره ایستاده ام

        شعری از

        روح الله آبتین سروش

        از دفتر فوژان نوع شعر غزل

        ارسال شده در تاریخ چهارشنبه ۲۰ آذر ۱۳۹۸ ۰۴:۵۷ شماره ثبت ۷۹۵۳۳
          بازدید : ۲۷۴   |    نظرات : ۵

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر روح الله آبتین سروش

        رو به روی پنجره ایستاده‌ام 
        به کودکی می‌اندیشم
        به پدر که در سکوتش شاعر بود
        به مادر که در زندگی دربدری‌اش 
        شعر می‌خواند
        مادرم تمام شاعران دنیای را خوب می‌شناخت
        و احترامِ خاصِ داشت.
        کم کم که قد می‌کشیدم
        اطراف‌ام در نهایت پاشیدگی 
        شعر می‌بارید
        نانِ گرم تنوری مادر 
        داسِ پدر بزرگ 
        وقتی هر پگاه در مزرعه‌ی سبز صدا می‌کرد
        بارش برف، روی آفتاب‌گردان های عاشق 
        مصرع‌ِ شعر بود
         با رنگ‌ها میانه‌ی دوری نداشتم 
        دنیای کودکی‌ام نقاشی‌های از رنگ بود
        باد رنگِ سپیدی داشت
        که هر روز کودکان دهکده‌ را از خواب بیدار می‌کرد
        باد در قله‌ی بلندِ همسایگی ماچادر داشت
         روی دستانِ مادر 
        که خواب می‌رفتم 
        در رویاهایم فرشته‌ای سپیدی می‌آمد
         با شاخه‌های گل سرخ
        نه، سرخ و آبی و بنفش
        در دهکده‌ی ما
        در آن پارگی کره‌ی زمین
         آب همیشه جوان بود
        در نهایت زودی که همه پیر می‌شدند
        تنها همو بود که جوان می‌ماند
        تر و تازه
        حدس می‌زنم
         روی دایره‌ای زمان
        هنوز هم تر و تازه است
        صدایش، جوان است
        رد پایش، جوان است
        اهتزازِ برگ را که می‌دیدم
        به پرِ پرنده حسودی‌ام می‌شد
        شوقِ  پرواز که می‌آمد
        از پشتِ بام 
        راست می‌رفتم به شاخه‌های بلندِ چنار
        و به پریدن می‌اندیشیدم
        گاهی در سقوطِ برگ
         رنگِ سیاهِ مرگ را می‌دیدم
        نگران می‌شدم
        لحظاتِ در خاموشی مطلق می‌گریستم و می‌گریستم و می‌گریستم.
        شبانه که ستاره‌های دهکده‌ام می‌لرزیدند
        و مهتاب تا شفق سرود عشق می‌خواند
        پشتِ بام به خودم گم می‌شدم 
        و به درامه‌ی رادیویی گوش می‌دادم
        داستان هم می‌نوشتم
        شعر هم می‌خواندم
        مادر بزرگ خوش قلب و مهربان بود
        در سایه‌ی بلندِ ساعت
        روی دامن سپید مادر بزرگ
        نرم، نرم
        با جهانِ وسیعی کتاب آشنا می‌شدم
        و خط... خط... خط... شکل می‌گرفتم
        من، پشت پنجره ایستاده‌ام
        و به کودکی می‌اندیشم. 
        روح‌الله سروش
        ۳
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        عباسعلی استکی(چشمه)
        پنجشنبه ۲۱ آذر ۱۳۹۸ ۰۹:۱۹
        بسیار زیبا و طولانی بود خندانک خندانک
        محمد باقر انصاری دزفولی
        پنجشنبه ۲۱ آذر ۱۳۹۸ ۰۸:۴۰
        باسلام وعرض ارادت
        لذت وبهره بردم
        عالی سرودی بود
        درود..درود
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        شعله(مریم.هزارجریبی)
        پنجشنبه ۲۱ آذر ۱۳۹۸ ۱۴:۱۹
        درود شاعر گرامی
        زیبا سرودید
        مانا باشید
        ابوالحسن انصاری (الف رها)
        جمعه ۲۲ آذر ۱۳۹۸ ۲۳:۰۳
        درود برشما خندانک خندانک خندانک
        خسرو فیضی ـــــــــــــــــ  (   خسرو  )
        شنبه ۲۳ آذر ۱۳۹۸ ۱۴:۵۴
        . با درودی صمیمانه .
        . عزیز گرانقدر . در زهن خلاق خود تصاویر زیبایی داشته ای
        . نیازمند قلم نقاش چین تا به درستی ترسیم اش کند !!
        . سروده بعلت طولانی بودن از مدیریت قلم توانایتان سر
        . می پیچد و گاهگاهی به بیراهه . و نهایت آن همه تصاویر زیبا
        . در چیدمان کلمات کمرنگ می شوند . بی تردید همه ی دوستان
        . در انتظار سروده های جدید جنابعالی روزها را می شمارند
        . و من ثانیه ها را !!!
        . شما می توانید با قلم توانایت جهانی نو خلق کنید خندانک خندانک
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        0