شنبه ۸ دی
|
دفاتر شعر بهاءالدین داودپور تخلص بامداد
آخرین اشعار ناب بهاءالدین داودپور تخلص بامداد
|
آزار
بیش از این مده آزارم
یار مکار و خونخوارم
کرده ای زندگی بر من سخت و سرد
پر ملال...پر ز درد
تیره و تارم
پیش هرکس میکنی به خطا
تا کنی خوارم
ناسپاس
من هم دلی دارم
میان سینه ی زارم
باورم هیچ نداری به همه عمر
دشمن مکارم
تا چند کشی با تیغ زبان
خون به افکارم
در باور خلق مونسی و دلدارم
به خفا اما میشوی دشمن
میدهی مرگ به آثارم
مانده ام این چنین پژمرده....غمین
ناامید در حسرت دیدارم
حال که بیمارم
از جانب تو رغبتی نیست بر احوالم
بگرفتی جوانی ام را
کرده ای پیرم
چون گریزی نیست ، زین پس
چار و ناچارم
با تقدیم احترامات به اهالی خوب شعرناب
بهاالدین داودپور.بامداد
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.