سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 12 بهمن 1403
  • بازگشت حضرت امام خميني -ره- به ايران، 1357 هـ ش، آغاز دهة مبارك فجر انقلاب اسلامي
2 شعبان 1446
    Friday 31 Jan 2025

      حمایت از شعرناب

      شعرناب

      با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

      نگاه کردن فرزند به پدر و مادرش از روی محبت عبادت محسوب میشود. حضرت محمد (ص)

      جمعه ۱۲ بهمن

      کودکی

      شعری از

      بهمن بیدقی

      از دفتر شعرناب نوع شعر آزاد

      ارسال شده در تاریخ جمعه ۸ آذر ۱۳۹۸ ۰۰:۳۶ شماره ثبت ۷۹۱۶۵
        بازدید : ۴۲۷   |    نظرات : ۲

      رنگ شــعــر
      رنگ زمینه
      دفاتر شعر بهمن بیدقی

      کودکی
       
       کودکی یادش بخیر، خاطراته ظاهراً بی مغز آن ایام را ،
       من چقدردوست داشتم
       موج شادی ها ، خنده ها ، لبخندها ، ذوق کردنهای زیبای تو را ،
       من چقدردوست داشتم
       تو بیادت هست دعوا شد ، آنروز بین ما ؟
       من گذشتت را چقدر دوست داشتم
       تو تپُل بودی ، من نی قلیون
       ماجراهای لورل هاردی ، آن زوج کمیک را ،
       من چقدر دوست دارم
       ظاهراً کارها بدون فکر بود ، باطناً اما پر از احساس بود
       من چقدر احساس سادگیه آن دوران را ،
       - با اینکه خیلی خام بود –
       من چقدر دوست داشتم
       یادم آید واژه ی کینه ، معنایی نداشت
       همه ی قهرهای چند ثانیه ای را ،
       من چقدر دوست داشتم
       قهر میکردی و چند لحظه ی بعد ، خنده میکردی از آن ،
       خنده هایت را بیادم هست ، خیلی قشنگ بود ،
       چال گونه ت ، چشم خندانت ، خیلی نمکین بود ،
       من چقدر دوست داشتم
       روزگارما همش پر بود از انبوهِ بی فکری ، دمادم بی خیالی ،
       همش بازی ، بی جهت هرسو دویدن ، ظاهراً کارهایی مهمل ، پُر  ز خالی
       همین دنیای کوچک را که مشکلها درآن معنا نداشت را ،
       من چقدردوست داشتم
       جهانی جمع وجور، بی غصه بود آن ،
       هریک از ماها درونش شاه بودیم
       دوستمان داشتند همه ،
       اینهمه دوست داشتن را ،
       اینهمه بی دغدغه بودن و زیستن را ،
       چقدردوست داشتم
       کتابهامان پر از عکس بود ، پر از نقاشیه رنگی ، پر از قصه
       تمامِ قصه هائی را که مثل غنچه ، روح سالم بچه ، لطیف بودند را ،
       من چقدردوست داشتم
       اثرهای لطیف والت دیسنی ، فاخربود و زیبا ،
       ظرافت در میانش موج میزد ،
       همه آنچه به روح خالص من بس تطابق داشت را،
        من دوست داشتم
       کف دست بودی ، تو روی دیگری اصلاً نداشتی
       بی ریائی تو را من دوست داشتم
       توقع های ما کم بود از دنیای رنگارنگ
       بی توقع بودن و آن آرزوهای بسی کوچک خود را ،
       من چقدر دوست داشتم
       
       روزهای عید که میشد دیده بوسی رسم بود
       گرمیه بوسه ی لب ها ، به روی گونه ها را ،
       من چقدر دوست داشتم
       عکسهامان مانده است و این همه رفته ست دیگر از برم
       من چقدر دوران کودکی که رویائیست ،
       حقیقتهای تلخی نیست درآن را ،
       من چقدر دوست داشتم
       خنگول بازی و راه رفتن روی ابرها را دررؤیای خود ،
       من چقدر دوست داشتم
       گاه گاهی نگاهم خیره میماند به ورجه وورجه ی آن سیل گنجشکان شیطون
       نگاه کردن به مرغ عشق و فِنچ و فوج گنجشکان عاشق را ،
       که همچون کودکانِ تُخس بودند ،
       من چقدردوست داشتم
       
       اینک این دنیائی که پُر بود ز شادی ،
       تاج های سر ، بسی از من ربوده
       مادرم تاج سرم ، همسرم تاج دیگرم ،
      خیلی تاجهائی که داشتم پَر زدند همچون پرنده
       
       آری من دوست داشتم آن سادگیه بچه گی را ،
       ولی دوست هم ندارم بازگردد
       چرا که دوست ندارم درد مرگِ آن عزیزان ،
       دم به دم تکرار گردد
       
      بهمن بیدقی 98/9/5  
       
      ۱
      اشتراک گذاری این شعر

      نقدها و نظرات
      عباسعلی استکی(چشمه)
      شنبه ۹ آذر ۱۳۹۸ ۱۹:۲۶
      درود بزرگوار
      بسیار زیبا و خاطره انگیز بود خندانک
      بهمن بیدقی
      بهمن بیدقی
      شنبه ۹ آذر ۱۳۹۸ ۲۰:۵۱
      با سلام و عرض ادب
      سپاس
      ارسال پاسخ
      تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


      ارسال پیام خصوصی

      نقد و آموزش

      نظرات

      مشاعره

      کاربران اشتراک دار

      محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
      کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
      استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
      2