برای همسرم که پیش خداست
برای زندگی ام ، بهترین طرح لبخندی
برای لبهای پُر ز لبخندت ، که زندگی ام را ساخت ازتو ممنونم
برای تنهاییِ دلم ، نسیمی آرامی
برای تمام نسیم ات که تنهایی ام را رماند و زُدود ازتو ممنونم
برای عشق من به هنر، قشنگترین عروسکِ دنیائی
برای تمامیه زیبائی روح ات که هنر را شغل من کرد ازتو ممنونم
برای خواب من ، تو رؤیائی
برای تمامیه رؤیایت که درون خواب من پیچید ازتو ممنونم
برای بی نظمی جانم ، تو نظم جاویدی
برای نظم دوعالم که در حیات من ، با تو روئید ازتو ممنونم
برای نیازِ من ، نگاهِ معصومی
برای هدیه ی هریک از نگاه هایت ازتو ممنونم
برای گلدان دلم ، تو تک گلِ خوشبویِ مریم پاکی
برای اینکه مریم پاک من بودی ازتو ممنونم
برای قلب بی قرارمن ، تبسمِ سکونی
برای تبسم دائمی ات درمسیرسبززندگی ام ، وَ روح مثبتت ازتو ممنونم
برای آخرتِ زندگی ام ، حورئی ، فرشته ای
برای پریوار بودنت ازتو ممنونم
برای دنیای زندگی ام ، حضور شادانی
برای حضورشادانت ، در زندگیه سرد وغمزده ام ازتو ممنونم
از این به بعد چه کنم ؟ اگر توانستی ، لااقل درخواب پیش من آی ، نگار ودلبرمن ،
من هم ، تا که به پیش ات آیم این ثانیه ها را ، دانه دانه چو تسبیحِ عشق میشمرم ،
میدانم که باصفا ... بامرامم ... ای باوفا ، منتظرم تو میمانی
درهرحال ... برای همه چیز ، همه ی زحمتی که کشیدی برایم ازتو ممنونم
گریه های لعنتی امانم بریده است بانو
کاش میشد هرچه سریعتر تو را ببینم باز ،
ولی این بار برای همیشه ی بی تمامت ، ای بانو
بهمن بیدقی سحرگاه 98/9/4
امید که رب جلیل ایشان را ببخشد و بیامرزد و خلد آشیان سازد
و به شما صبر عنایت فرماید