سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

شنبه 3 آذر 1403
    22 جمادى الأولى 1446
      Saturday 23 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        شنبه ۳ آذر

        با من بمان

        شعری از

        کبری یوسفی

        از دفتر شعرناب نوع شعر نثر و انواع آن

        ارسال شده در تاریخ سه شنبه ۵ آذر ۱۳۹۸ ۱۶:۰۳ شماره ثبت ۷۹۰۸۳
          بازدید : ۵۹۳   |    نظرات : ۲۱

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر کبری یوسفی

        ای کاش قلم در دست
        نمی گرفتم
        دوستت دارم را نمی نوشتم
        تو
        خوب می دانی
        آسمانِ قلبم آبی
        به صافیِ آسمانِ
        بی ابر
        امّا
        شکستنی
        چشمم را رو به زیبایی
        باز می کنم
        همیشه
        رو به نامهربانی می بندم
        بامن بمان
        که
        روانیست
        آسمان قلبم
        لکه دار شود
        و
        چشمم رو به نامهربانی باز
        بیا
        مثل گذشته
        تا
        این قلبم را به تو 
        بسپارم
        بامن بمان
        تا
        از
        ای کاش گفتنم پشیمان شوم
        و
        ریشه اش را بشوزانم
         
        کبری یوسفی
         
         
         
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        کبری یوسفی
        چهارشنبه ۶ آذر ۱۳۹۸ ۰۵:۳۶
        ویرایش
        ای کاش قلم دردست
        نمی گرفتم
        دوستت دارم را نمی نوشتم
        تو
        خوب می دانی
        آسمان قلبم آبی
        به صافیِ آسمانِ
        بی ابر
        امّا
        شکستنی
        چشمم را رو به زیبایی
        باز می کنم
        همیشه
        روبه نامهربانی می بندم
        بامن بمان
        که
        روانیست
        آسمان قلبم
        لکه دارشود
        و
        چشمم رو به نامهربانی باز
        بیا
        مثل گذشته
        تا
        این قلبم را به تو
        بسپارم
        بامن بمان
        تا
        از
        ای گاش گفتنم پشیمان شوم
        و
        ریشه اش را بسوزانم

        کبری یوسفی
        ولی اله بایبوردی
        چهارشنبه ۶ آذر ۱۳۹۸ ۱۲:۰۰
        بامن بمان
        که
        روانیست
        آسمان قلبم
        لکه دار شود
        و
        چشمم رو به نامهربانی باز

        سلام و درودها
        سرکار خانم یوسفی
        رسا و پر محتوا
        دست مریزاد
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        کبری یوسفی
        کبری یوسفی
        چهارشنبه ۶ آذر ۱۳۹۸ ۱۳:۴۵
        علیکم السلام
        سلام ودرودخدا برشما متشکرم وسپاسگزارم
        از حضور پرمهرتان تشگر ازنظر لطفتون دلمریزاد
        سپاس فراوان درپناه حق باشید باخانواده آمین
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        زهرا مددی
        چهارشنبه ۶ آذر ۱۳۹۸ ۱۶:۰۸
        عالی عالی عالی
        زیبا سرودید شاعر بزرگوار و مهربان خندانک خندانک خندانک
        کبری یوسفی
        کبری یوسفی
        چهارشنبه ۶ آذر ۱۳۹۸ ۲۱:۴۹
        سلام بانوی عزیز ادیب
        درودخدا برشما حضورتان عالی هستش
        عزیزم زیبا خواندید ممنونم از شما وسپاسگزارم
        که سروده ام را دنبال می کنید سپاس درپناه حق باشید
        باخانواده آمین زندگیت زیبا امین
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        محمد باقر انصاری دزفولی
        چهارشنبه ۶ آذر ۱۳۹۸ ۱۹:۰۶
        سلام شاعرواستادگرامی
        احسنت به قلم ماهرانه وطبع شاعران و زیبای
        شما ادیب بزرگوار
        درود درود
        خندانک
        خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک
        کبری یوسفی
        کبری یوسفی
        چهارشنبه ۶ آذر ۱۳۹۸ ۲۱:۵۵
        علیکم السلام
        سلام ودرودهااا برشما استاد بزرگوار
        ممنونم از حضور پرمهرتان شما زیبا خواندید
        بنده شاکردی بیش نیستم سپاسگزارم از نگاه گرمتان
        درودخدا برشما درپناه حق باشید باخانواده آمین
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        ابوالحسن انصاری (الف رها)
        چهارشنبه ۶ آذر ۱۳۹۸ ۱۹:۲۴






        سلام درودها
        سرکار خانم یوسفی ارجمند
        زیبا و دلنشین بود
        دست مریزاد بزرگوار
        درپناه حق
        خندانک خندانک خندانک


        کبری یوسفی
        کبری یوسفی
        چهارشنبه ۶ آذر ۱۳۹۸ ۲۲:۰۸
        علیکم السلام
        سلام ودرود براستاد بزرگوار
        درودخدا برشما
        زنده باشید وعاقبت به خیر حضورتون پر مهر
        شما زیبا خواندید استاد ممنونم سروده هایم را دنبال می کنید
        دلمریزاد درپناه حق باشید باخانواده آمین
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        م فریاد(محمدرضا زارع)
        چهارشنبه ۶ آذر ۱۳۹۸ ۲۰:۲۹
        درود بر شما مهربان خندانک
        همچنان جاری... همچنان با صفا... همچنان دلنشین خندانک خندانک خندانک
        در پشت این واژه ها چه سحریست که چنین آرامش بخش است؟
        بارها پای شعرهای شما نشسته ام و به واژه ها خیره شده ام
        راز این کلام جادویی چیست؟
        هیچ دریایی چنین امواج آرامش بخشی ندارد
        راستش را بگویید مادر!
        شما فرشته اید یا انسان؟

        آسمون دلتون همیشه آبی و آفتابی خندانک

        کبری یوسفی
        چهارشنبه ۶ آذر ۱۳۹۸ ۲۲:۴۴
        درودخدا برشماپسر خوبم خندانک
        سلام برنازنین پسرم خندانک پسرخوبم همچنان .جاری باصفا دلنشین آن نگاه پرمهرت این چنین بود .خدارو شکر واژه هایم
        این چنین آرام بخش هستش برایت خندانک خندانک الهی چشمت پرنور باشه خوشبختی نصیبت آمین رازش .چون عزیزانی مثل
        شمارو دارم وهم درخانه.. ای من بفدات از شماعزیزان آموختم
        هیچ دریایی ،.چون منو به مادری قبول داری تورا دوست دارم
        چون شعیب وحجتم عزیزی خدارو شکر شما عزیزان رادارم لبتون خندان دلتون شاد غمتون بربادآمین زندگیتون سرشار از عشق الهی آمین درپناه حق باشید هرسه باخانواده آمین یاربلعلمین امیدوارم آن دو عزیزانم را به برادر ی قبول داشته باشی آمین خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک سپاس پسرم
        سیدمحمدرضالاهیجی
        چهارشنبه ۶ آذر ۱۳۹۸ ۲۳:۰۳
        گاهی به‌جایِ من
        به‌جایِ تو
        حتّیٰ به‌جایِ دل،
        درخت باید بگوید:
        گنجشک باید بگوید:
        کلاغ باید بگوید:
        خاک و آب و باد و آتش باید بگویند:
        ابر و ماه و خورشید و فلک باید بگویند:
        اصلاً همه با همه باید بگویند:
        اشتراکِ ما دو آدمِ در یک‌نفر
        چیزی نیست
        غیراز دیوانگی و دو دنیا عاشقی!

        ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
        ✍ سیّدمحمّدرضالاهیجی
        ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
        کبری یوسفی
        کبری یوسفی
        پنجشنبه ۷ آذر ۱۳۹۸ ۰۰:۱۴
        سلام برشما شاعر بزرگوار
        درودتان احسنت زیبا اااا سروده اید
        مرحبا موفق وموید باشید درپناه حق باخانواده آمین
        سپاس ازشما خوش آمدید
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        حسن  مصطفایی دهنوی
        چهارشنبه ۶ آذر ۱۳۹۸ ۲۳:۰۷
        درود ها بانو یوسفی
        بسیار زیبا سروده اید
        پاینده باشید
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        کبری یوسفی
        کبری یوسفی
        پنجشنبه ۷ آذر ۱۳۹۸ ۰۰:۱۷
        سلام براستاد بزرگوار جناب دهنوی
        درودخدا برشما
        ممنونم از حضور پرمهرتان وسپاس سروده ام را دنبال می کنید شما زیبا خوانده اید ممنونم از نگاه گرمتان
        درپناه حق باشید باخانواده آمین
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        معصومه فیروزی کریانی
        پنجشنبه ۷ آذر ۱۳۹۸ ۰۰:۵۷
        سلام مهر بانو جان زیبا و عالی سرودی قلمتان رسا
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        کبری یوسفی
        کبری یوسفی
        پنجشنبه ۷ آذر ۱۳۹۸ ۰۲:۵۴
        علیکم السلام
        سلام بانو جان دوست ادیبم
        حضورتون زیبا ست وعالی عزیزم ممنونم از شما سروده ام
        را دنبال می کیند وسپاسگزارم از مهرو محبت شما
        ازنگاه گرمتان سپاس درپناه حق باشید باخانواده آمین دلت
        شاد آسمان قلبت آبی خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک ⚘⚘
        ارسال پاسخ
        مهدی تنهائی
        پنجشنبه ۷ آذر ۱۳۹۸ ۰۱:۵۸
        درود بانو یوسفی عزیز...کلامت سحر می کند وجودم را و پرواز می دهد روحم را به اوج شعر و عشق...چه شیرین است و چه دلنشین شعرت...وه چه زیبا می سرایی و چه لبریز از مهر و عشق می نویسی...زلال کلامت که از دل مهربانت سرچشمه می گیرد هر کلمه کلمه اش چه آسان و زیبا بر دلم می نشیند...در خلوت شبهایم که می خوانمش و می بینمش و ذره ذره جاری می کنم هر کلمه اش را در وجودم...انگار آرامش است... انگار تسکین است...انگار دارویی است بر آلام قلبم...که بارها شکست و بار ها آزرد از نا کسی ها و نامردمی های روزگار و مردمش😔...اما باز همچنان می تپد به امید عشق و به امید دوستانی که از جنس عشقند و صفا...اندکند اما ناب و با وفا...چون شما...مهر بانو خندانک خندانک
        الهی دلت همیشه تپنده و از شادی آکنده... خندانک خندانک
        کبری یوسفی
        پنجشنبه ۷ آذر ۱۳۹۸ ۰۳:۱۷
        سلام ودرودخدا بر شما استاد بزرگوار جناب تنهائی
        استاد این همه شما می فرماید از وجود گرم صیمانه ی شماست شما به عشق میخوانید ومن به عشق می نویسم
        شماوبقیه دوستان واستادان باعث می شوید تا حقیر بنویسم
        الهی هم وغم از وجودتون دورآمین دلتون شاد لبتون خندان
        غمتون برباد زندگیت سرشار به عشق روزگارت بکام آسمان قلبت آبی آمین یاربلعلمین درپناه حق باشید باخانواده آمین
        حاجت رواشی سپاس فراوان از این همه لطف ومحبت شما
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        ⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘
        محمد خسروبیگی
        پنجشنبه ۷ آذر ۱۳۹۸ ۱۴:۳۴
        خانم یوسفی بزرگ
        آسمان قلبتان همیشه آبی
        درودها
        کبری یوسفی
        کبری یوسفی
        جمعه ۸ آذر ۱۳۹۸ ۰۰:۳۳
        سلام شاعربزرگوار
        خوش آمدین حضورتون به مهرودرودخدا برشما
        الهی زندگیت همیشه سرسبز درخت زندگیت پرثمر
        درپناه حق باشید باخانواده آمین
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        3