پنجشنبه ۲۹ آذر
|
دفاتر شعر علی اصغر رضایی مقدم(کاروان )
آخرین اشعار ناب علی اصغر رضایی مقدم(کاروان )
|
جارچی
جارچی!جار بزن عیب مرا
در میان همه،رسوایم کن
مگذار از دم خود،دود شوم
در میان همه،معنایم کن
بگو این شخص،که رسوای شماست
عیب پوش همه ی دنیا بود
چون گنه پوش شما مردم،بود
گنهش،پیش همه پیدا بود
پس بگو در همه ی زندگی اش
هیچ کار و عمل نیک،نداشت
غیر رسوایی و عیب اندوزی
دانه ی خیر،در این خاک،نکاشت
جارچی!جار بزن در همه جا
لوح رسوایی ما را رو کن
هر کجا رفتی و هرجا بودی
سجده،بر این هنر نیکو کن
جارچی!جار بزن تا مردم
سره از ناسره را بشناسند
تا چو من،در طلب رسوایی
خویشتن را نکشانند،به بند
جارچی!شرم نکن،جار بزن
عیب این کار تو نیک است و ثواب
چون که نان تو در این پرده دریست
بهر رسوایی مردم،بشتاب
جارچی!جار بزن در همه خلق
تا در این شهر،مرا سنگ،زنند
با صدای دهل پرده درت
سنگها بر من دلتنگ،زنند
جارچی!عیب من این بود،که من
نیکنامی تو را می جستم
عیبم این بود،بدیهایت را
من به خود،از دل و جان،می بستم
کاروان!ناله مکن،شکوه مکن
کار این پرده دران،پرده دریست
او که من را بد دنیا کرده
شاید از عیب و گنه،پاک و بری است
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
زیبا و جالب بود