جمعه ۷ دی
ای ناخدا محکم بکش این باد بان را شعری از رامین محمدیار
از دفتر شعرناب نوع شعر غزل مثنوی
ارسال شده در تاریخ پنجشنبه ۱۸ مهر ۱۳۹۸ ۲۲:۱۲ شماره ثبت ۷۷۸۱۶
بازدید : ۱۱۷۰ | نظرات : ۲
|
آخرین اشعار ناب رامین محمدیار
|
ای ناخدا محکم بکش این بادبان را
طوفان گرفته عرصه های کهکشان را
صیاد بیرحمی زده توری به دریا
لرزانده کوسه قلب پاک ماهیان را
آنسوتر از ساحل گلی بر شوره زاری
برسر زده هی ضربه های توامان را
ابر سیاهی حمله کرده بر افق ها
سایه زده زیبایی رنگین کمان را
ای ناخدا فرمان بران با سر بیاییم
بیرون کنیم از خاک خود نامحرمان را
اه ای عدو آیا شنیدی نام ایران
یاخوانده ای تاریخ ایران وجهان را؟؟؟
خوردی تو مشت اهنین از دست کوهی
هرگز چشیدی خشم یک اتشفشان را؟؟؟؟
با مهربانان اهل مهریم و وفاییم
با زورگویان اهل خشمیم و جفاییم
ما از سلال باکریها پوریاییم
معروف به اهل ادب در آسیاییم
گرگی اگر دندان کند بر خاک ما تیز
دندان کشانی باسوادو دکتراییم
طوفان و جنگ هشت ساله یاد داری
یاران خوش عهدی سر میعاد داری
در راه میهن بگذرند از جان شیرین
مردان عاشق پیشه چون فرهاد داری
آنان که جام شوکران را سر کشیدند
فتح المبین و شوکت مرصاد داری
ما شوکران عشق را نوشیده بودیم
خوشتر ز ذلت مرگ را فهمیده بودیم
با مین و تی ان تی بسی رقصیده بودیم
جان داده بودیم و ولی خندیده بودیم
از شاخه های مریم و یاس و سپیده
آلاله های خفته بر خون چیده بودیم
آلاله تا گفتی شهیدان یادم آمد
خون دلش دیدم اسیران یادم آمد
مفقودهاو بی نشانان یادم آمد
مادر وآن چشم پریشان یادم آمد
صحبت شد از لوطی گری از خود گذشتن
جبهه شلمچه با رفیقان یادم آمد
یک شب نشستی با رفیقان عهد بستی
بغض گلویت را غریبانه شکستی
خمپاره آمدنا گهان از هم گسستی
حال رفیقان بعد تو خوب است خوب است
هر چند می بینی از آن بالا که هستی
بعد از تو خیلی ها شکسته آرمان را
بد نام کرده انقلاب و اهل آن را
بعد از تو جنگ دیگری آغاز گشته
دشمن هدف کرده تَبِ فرهنگ مان را
بعد از تو اشرافی گری باب زمان شد
حتی گرفته عشق آن مسئولمان را
بعد از تو آقا زاده ها مشهور گشتند
خوردند بیت المال و نان مردمان را
بعد از تو هر مغز فراری اجنبی شد
تدبیر بی تدبیر رانده این جوان را
بعد از تو وضع اقتصاد .الله اکبر
بیدار کن یارب ز رویا غافلان را
بعد از تو والا رهبرم انذار فرمود
بستند مسولین به پنبه گوششان را
بعد از تو ذلت ملتم را خوار کرده
رنجانده روح قدسی صاحب زمان را
۰۱/۷/۹۸
رامین محمدیار
ای ناخدا محکم بکش این بادبان را
طوفان گرفته عرصه های کهکشان را
صیاد بیرحمی زده توری به دریا
لرزانده کوسه قلب پاک ماهیان را
آنسوتر از ساحل گلی بر شوره زاری
برسر زده هی ضربه های توامان را
ابر سیاهی حمله کرده بر افق ها
سایه زده زیبایی رنگین کمان را
ای ناخدا فرمان بران با سر بیاییم
بیرون کنیم از خاک خود نامحرمان را
اه ای عدو آیا شنیدی نام ایران
یاخوانده ای تاریخ ایران وجهان را؟؟؟
خوردی تو مشت اهنین از دست کوهی
هرگز چشیدی خشم یک اتشفشان را؟؟؟؟
با مهربانان اهل مهریم و وفاییم
با زورگویان اهل خشمیم و جفاییم
ما از سلال باکریها پوریاییم
معروف به اهل ادب در آسیاییم
گرگی اگر دندان کند بر خاک ما تیز
دندان کشانی باسوادو دکتراییم
طوفان و جنگ هشت ساله یاد داری
یاران خوش عهدی سر میعاد داری
در راه میهن بگذرند از جان شیرین
مردان عاشق پیشه چون فرهاد داری
آنان که جام شوکران را سر کشیدند
فتح المبین و شوکت مرصاد داری
ما شوکران عشق را نوشیده بودیم
خوشتر ز ذلت مرگ را فهمیده بودیم
با مین و تی ان تی بسی رقصیده بودیم
جان داده بودیم و ولی خندیده بودیم
از شاخه های مریم و یاس و سپیده
آلاله های خفته بر خون چیده بودیم
آلاله تا گفتی شهیدان یادم آمد
خون دلش دیدم اسیران یادم آمد
مفقودهاو بی نشانان یادم آمد
مادر وآن چشم پریشان یادم آمد
صحبت شد از لوطی گری از خود گذشتن
جبهه شلمچه با رفیقان یادم آمد
یک شب نشستی با رفیقان عهد بستی
بغض گلویت را غریبانه شکستی
خمپاره آمدنا گهان از هم گسستی
حال رفیقان بعد تو خوب است خوب است
هر چند می بینی از آن بالا که هستی
بعد از تو خیلی ها شکسته آرمان را
بد نام کرده انقلاب و اهل آن را
بعد از تو جنگ دیگری آغاز گشته
دشمن هدف کرده تَبِ فرهنگ مان را
بعد از تو اشرافی گری باب زمان شد
حتی گرفته عشق آن مسئولمان را
بعد از تو آقا زاده ها مشهور گشتند
خوردند بیت المال و نان مردمان را
بعد از تو هر مغز فراری اجنبی شد
تدبیر بی تدبیر رانده این جوان را
بعد از تو وضع اقتصاد .الله اکبر
بیدار کن یارب ز رویا غافلان را
بعد از تو والا رهبرم انذار فرمود
بستند خیلی ها به پنبه گوششان را
بعد از تو ذلت ملتم را خوار کرده
رنجانده روح قدسی صاحب زمان را
۰۱/۷/۹۸
رامین محمدیار
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
در برگ برگ خاطراتم
ماندني شداین شعرتو
این شاعر با ذوق ما
با شعر زبیا آمده