پنجشنبه ۶ دی
|
دفاتر شعر سیده نسترن طالب زاده
آخرین اشعار ناب سیده نسترن طالب زاده
|
در سکوت ستاره بیتابست، ماه با جامه ی غم اندودش
ناوک تازه ی طلوع نو، مجمری از زر و مس و مرجان
کهکشان، هستی جهانی را منبسط کرده است دیگربار
در کران کرند شعله کشان ، نعل نورافرین صبح خزان
کاخ اخرایی و حناییّو، قهوه ای، در ستیغ کوه بلند
برگها رهنورد خَزْری سرد،بومی رنگهای روح انگیز
کلبه ی کاهرنگ تپه ی دور، خیره بر ابرهای در جنبش
موج خمخانه های خیس خزر، آبی رزمگاه رستاخیز
ناگهان میدرد سکوت زمان ، بارش بیدریغ طارم گنگ
مرغزار کبود، بی ماواست، جلگه های خمود در فریاد
شط کولی، به راه افتادست، در سراغاز آبشار بلیغ
برشیار عمود صخره ی شور، نهر نورسته میخزد آزاد
مرغهای سفید دریایی،ناز_ رقصندگان مرز خموش
بر فراز تموج طوسی آب، می ربایند طعمه ی خودرا
ماهیان، در لباس نقره هنوز، در تکاپوی حزین حباب
خانقاه خمار ساحل را می خرامند، شاد و گرم و رها
راشها زردپوش و خرقه به دوش، آسمانرا نیایشگر
نازکای شاخسار انار،بر سرش سرخْ دستار آتشفام
میستیزد گلابی وحشی، تا بپوشد ردای بورش را
سبزپوشست شاخه ی نارنج زیر سیلابها ی ناآرام
سهره ای میسراید آوازی ،در دل کوهها، پس از باران
نت به نت تاختهای شوراوا، بغض شوکای بالغ تنها
شاخه های گس رز را، میتکاند سار بزرگ سیاه
میپرد بر فراز قله ی تند، در سرآغاز کوچ یک درنا..
|