يکشنبه ۲ دی
لذت بودن با یگ گل سرخ شعری از علی لواف
از دفتر گذر حاشیه امن خدا نوع شعر
ارسال شده در تاریخ پنجشنبه ۲۶ مرداد ۱۳۹۱ ۰۹:۵۱ شماره ثبت ۷۶۸۸
بازدید : ۸۱۸ | نظرات : ۹
|
|
گرم کن دستم را
و به آغشته شدن عادت کن
و بخاطر بسپار
رز قرمز مرده است
آسمان آبی نیست
و کبوتر با باز
و خدا حوصله اش سر رفته
باز با واژه ی نو
خود نمایی کرده
الف و لام و میم
درد دارد بخدا
واژه را حس کردن
با نگاهی بی خط
سخن از بودن با باد شدن
رخت خوابم پهن است
و کسی نیست که آرامش هر ثانیه را درک کند
و هنوز، این دل مرده ی من
لذت حاشیه را میفهمد
لذت حاشیه ی امن خدا
لذت بودن با یگ گل سرخ
لذت باغ به هنگام جماع
لذت خوردن یک حادثه یک واقعه ی بی همتا
لذت خوردن یک چایی سبز
لذت دیدن یک کودک یک ساله که تا تی کرده
سرد شد بار دیگر لذت سوختن احساسی
که به یک بیت عزل خانه تکانی کرده
قافیه دوخته و
وقت هر مصرع بی قاعده را روزشماری کرده
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.