☆ در ساحت سفیدآبه ☆
هوایش پذیرای روحم است
و خاکش پذیرای وجودم
نگاهم به تک تک وجودش است
اینجا تمام واژگان برایم زیباست
اینجا اوج لذت است
مهد صاف دلی است و سادگی
خبر از حرف های بلف
خبر از شر های شهر نیست
اینجا بسان روحی است
غرق شده در نسیم خوش خبری
با دشتی خشک ولی خاکی و بی ریا
و کوه هایی زیبا
که دم میزنند ز زیبایی خلقت خدا
و من در این اوج آسایش
مبرا هستم ز تمام بد گمانی ها
و افکار شهری ها
هر چند زاده ی شهرم
لیک
به این سرافراز و مفتخرم
که موجودی دهاتی الاصلم
و به چنین اهل نابی وصلم
گویا در اینجا
در این خاک با صفا
عشقی دمیده اند
که ادیب است و محترم
و مردمانش در همین خط و مشی
در پی گذران زندگی خویش اند
من امروز می نگارم با عشق
برای روستایم
که امیدم میدهد به زندگی
و اندوه می زداید ز دلم
و بر من سخاوت مندانه می بخشد
حس و حال بندگی را
و این صیقل میدهد رنگ دلم را
●شاعر:محمدزبیر براهویی (میم دادخواه)
۷ شهریور ماه ۱۳۹۸ خورشیدی
در سفیدآبه روستای اجدادی
در یک ظهر گرم و تابستانی
در خانه ی ساده و زیبای پدری
عاشقانه ای شیوا وزیبا
درودفراوان برشما