دوشنبه ۳ دی
|
دفاتر شعر کوروش فلاح نژاد (رِند)
آخرین اشعار ناب کوروش فلاح نژاد (رِند)
|
دلم مانده در هوای شهریوری آرام و بی دلشوره
بدون ترس از امتحان درس های افتاده
بدون دلهُره های پنهان
از صدای ناقوس مرگِ تابستان
.
مانده ام این گوشه با بُهتی گزنده
در ماه تجسم میان سالگی
در شهریوری ترین روزهای زندگی
با چند روزی به پاییز مانده
ترومایی دیوانه وار می چرخد
در فصلی که رفت
و خبری نیست هنوز
از تو
و البته از من
که مثل درختان آمدنت را می فهمیدم
اگر امیدی پسِ این تیره گی ها بود
در سرازیری دلشوره گی ها می خندیدم
و دریا سخاوتمندانه آبی تر می شد
در گستره یِ این خطه یِ بیم زده
سماع کنان با زمین زیر پایم می چرخیدم
.
بگو چند شهریور مانده
که نباید حرف از رفتن بزنم؟
تا کِی در گذار غروب های سمی شهریور
به جای تو
به مرگ فکر کنم ؟
فکری به حال طاقت های من بکن
فکری برای این احتضار بی صدا
من آخرین روزهای یک فصل بی ثمرم
من هنوز هم
از انشایِ « تابستان را چگونه گذراندید؟ » متنفرم !
« کوروش فلاح نژاد تابستان ۲۰۱۸ »
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
بسیار زیبا و جالب بود