چهارشنبه ۱۹ دی
|
دفاتر شعر محمدعلی رضاپور(مهدی)
آخرین اشعار ناب محمدعلی رضاپور(مهدی)
|
سروش نخست
لحظه ای ماند و تا همیشه گذشت
دل به تاراج بُرد و بازنگشت
درد شد سرگذشت
نگُذشت
عشق، سلطانِ عالمِ درد است .
سروش دوم
غزلی بود و در زمین می گشت
درپیِ بیتِ بی قرین می گشت
گشت و می گشت و این چنین می گشت
آسمانی که گشت، فهمیدیم.
سروش سوم
زنگ ناقوس و جلوه ی فانوس
بندری همنشینِ اقیانوس
کشتیِ دل به سینه اش مأنوس
نیست رؤیا؟! چقدر رؤیایی ست!
سروش چهارم
در زباله، پیِ غذا می گشت/
تازه از اختلاس بر می گشت/
اختلافات... . //
سروش پنجم
روز، شب شد. دوباره شب آمد/
خام ماندیم و صد لقب آمد /
آخرش جان ما به لب آمد/
خام تا خاک ... . //
تفاوت های سروش با سه گانی(پریسکه و هایکوواره)
از تفاوت های قالب سروش(در معنای خاصش) با قالب سه گانی به این موارد می توان اشاره کرد:
داشتن وزنی ویژه (فاعلاتن مفاعلن فعلات)، ترجیحِ تأکیدی بر
قافیه نداشتنِ مصراع پایانی برای ضربه ی پایانیِ بهتر،
قابلیت از سه تا پنج لَختی بودنِ سروش(که باعث آزادی بیش تر شاعر می شود)، باز تر بودنِ قالب سروش و امکان گزینش انواع زوایای دید (مثلا قابلیت انتقال از شعر کوتاه کشفی - شهودی سه مصراعی به شعر توصیفی پنج مصراعی به صلاحدید شاعر)،
قابلیت بیش ترِ قالب سروش برای پردازشِ هنری ترِ محتوا مثلا
در استفاده از تصاویر متنوع (در مسیرِ یگانه ی شعر)
و همچنین استقبال از انواع آرایه های ادبی بطور طبیعی و مناسب (در مقابل قالب سه گانی که تأکید بر دوری از بازی های زبانی و هنرمندی های ادبی و واژه سازی های نسبتا نامأنوس دارد.)
سرانجام، از دیگر تفاوت های سروش و سه گانی، قرار گرفتنِ سروش در حد وسط و بعنوان واسطه بودن برای سه گانی و پریسکه از یک طرف و دوبیتی و رباعی از طرف دیگر می باشد؛ چراکه سروش با داشتن وزن ویژه و امکان چهار مصراعی بودن، تا حدودی به قالب های دوبیتی و رباعی همانند می شود و با امکان سه مصراعی و سه لَختی بودن به قالب های سه گانی و پریسکه نزدیک می شود و اگر کوبش پایانی در قالب های سه گانی، پریسکه و سروش، جدی تر از این مورد در رباعی و دوبیتی باشد، اشتراک دیگری از این نظر بین این قالب های نوین وجود خواهد داشت؛
پس قالب سروش، حلقه ی اتصال دوبیتی و رباعیِ کهن با قالب های نوین سه گانی و پریسکه می باشد .
از دیگر تفاوت های سروش و سه گانی، اهمیت قافیه پردازی درونی در قالب سروش و پرهیز از آن در قالب سه گانی می باشد .
همچنین از نظر توجه به آفرینش تصاویر، سروش در حد وسط اشعار هایکوواره و سه گانی قرار می گیرد.
هایکوواره های فارسی مانند اصل خود یعنی هایکوهای ژاپنی، به ثبت تصویر در شعر، اصالت می دهند و به تفسیر آن نمی پردازند یا بسیار کم از تفسیرِ تصویر استفاده می کنند؛ بنابراین، هایکو به نقاشی می ماند.
سه گانی رویّه ای برعکس هایکو دارد و به نگاه فلسفی و تفسیر و ابراز نظر شاعر، تأکید می کند و تنوع در تصویرسازی و توجه زیاد به آن را بر نمی تابد و این امر را مزاحمتی برای رسیدن به هدف معنوی خود می داند.
سروش از این منظر، در جایگاهی بین هایکو و سه گانی ایستاده است؛ چرا که هم به تصویرپردازی های هنری
نگاهی مثبت دارد و هم به آنها بسنده نمی کند و به زیرساخت یعنی اندیشه ای که از ثبت تصاویر برمی آید،
توجه دارد و مخصوصا وقتی که تصویرپردازی و بیان تفسیر بصورت غیر مستقیم با هم در می آمیزند،
امید به نتیجه ی بهتر در ذهن مخاطب، قابل انتظارتر است.
زبان سه گانی، سهلِ ممتنع یعنی ساده و استوار است و زبان سروش، شیوا و رسا و زیبا شده به انواع آرایه های ادبی.
سه گانی برای رسیدن به یکدستیِ شعر، از تنوع می پرهیزد و در مقابل، سروش به استقبال از تنوع در مسیرِ یکدستیِ شعر می رود. این تنوع پردازی هم در عرصه ی زبانی است و هم در عرصه ی آفرینش تصاویر.
این که سه گانی سعی می کند مطلبش را به زبان ساده و بدون ایهام و دیگر آرایه های ادبی برساند، ممکن است به ماندگاری و تازگیِ دائمیِ آن آسیب بزند و باعث شود که بسیاری از سه گانی ها به آثاری یکبار مصرف تبدیل شوند؛ حتی در قالب پریسکه می بینیم که نام این قالب به معنای جرقّه است و جرقّه معمولا به سرعت پدید می آید و به سرعت هم ناپدید می شود و اثر چندانی ندارد و به نظر می رسد که این جرقه وارگی درباره ی سه گانی هم تا حدود زیادی صدق می کند؛
درصورتی که در سرایشِ سروش سعی بر این است که با استفاده از ترفندهایی همچون ایهام، دو پهلوگویی، جابجایی نشانه های نگارشی مثل ویرگول و... تفسیرهایی بازتر، آزادانه تر و چند بُعدی برای اشعار وجود داشته باشد.
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.