سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

دوشنبه 5 آذر 1403
  • روز بسيج مستضعفين، تشكيل بسيج مستضعفين به فرمان حضرت امام خميني -ره-، 1358 هـ ش
24 جمادى الأولى 1446
    Monday 25 Nov 2024
      مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

      دوشنبه ۵ آذر

      هجرت

      شعری از

      هومن کوچک پور

      از دفتر شعرناب نوع شعر سپید

      ارسال شده در تاریخ چهارشنبه ۳۰ مرداد ۱۳۹۸ ۱۶:۱۶ شماره ثبت ۷۶۴۴۵
        بازدید : ۴۹۳   |    نظرات : ۲۲

      رنگ شــعــر
      رنگ زمینه
      دفاتر شعر هومن کوچک پور

      در نخستین بامداد
      هنگام تکثیر انسانیت
      من....
      به زمین هجرت کردم
      جنگل ها ،رگه ها یی هنوز
      از احساس داشت
      آفتاب بر سطح زمین نعره می زد
      رود ها بازتاب سادگی کودکان
      نقره ایی روستا بود...
      کوه ها سفید تر از امروز بودند
      مراتع بی امان میزبان دام ها بودند
      پایان جهان رویایی بود برای
      نبض زمین...
      اما....
      در فصل تاریک زمین
      نعره ایی معصومانه از فراسوی
      مدار زمین از مایوس ها
      عاشقان را در کوچه بی مغز ها
      بر سکوی غرور تشریح می کرد
      باد های بی تقوا بر بام شهر
      نفرین گلباران می کردند
      و ناگهان زمین دهان باز می کرد
       از انتها ، قلعه و افلاک را فتح می کرد
      و مردمان داغ تر از دیروز
      غافل از سجده سیب سرخ به آسمان
      خدا را .....
      به زبان فقط شکر می کردند
      باران ها ،کاهلانه..صبحگاه
      بر تن سرد مزارع سیلاب به سوغات می بردند
      و برگ های مشتاق آواز قناری
      بی عشوه در گل و لای وطن
      میمردند.....
      دورم از جان خویش
      تن پوش کوچه های اینجا خالی از قصه
      بی زمزمه فقط زمان را تکرار می کنند...
      کاش هجرت نکرده بودم...
       
       
      ۱
      اشتراک گذاری این شعر

      نقدها و نظرات
      عباسعلی استکی(چشمه)
      شنبه ۲ شهريور ۱۳۹۸ ۰۰:۱۸
      درود بزرگوار
      بسیار زیبا و جالب بود
      ظاهرا اجباری بوده
      ملایکه هم برایشان جای سوال داشته
      ولی رب جلیل فرموده اند که چیزی میدانم که شما نمی دانید خندانک
      هومن کوچک پور
      هومن کوچک پور
      يکشنبه ۳ شهريور ۱۳۹۸ ۰۹:۲۳
      درود بر شما استاد استکی عزیزم
      بله کاملا حق با شماست
      وقتی تن پوش خیابان های ما پر از دروغ و حیله وریا شده گاهی دل انسان میگیره..یه شکایتی میکنه
      ممنونم از وقتی که گذاشتید استاد برایم ارزشمند است خندانک خندانک خندانک
      ارسال پاسخ
      محمد باقر انصاری دزفولی
      پنجشنبه ۳۱ مرداد ۱۳۹۸ ۱۵:۴۱
      هزاران درود برشما
      شاعر بزرگوار
      خندانک خندانک خندانک
      هومن کوچک پور
      هومن کوچک پور
      يکشنبه ۳ شهريور ۱۳۹۸ ۰۹:۲۴
      جناب دزفولی عزیز
      ممنون که به کلبه محقر اینجانب سر می زنید
      پاینده باشید خندانک خندانک
      ارسال پاسخ
      ولی اله بایبوردی
      پنجشنبه ۳۱ مرداد ۱۳۹۸ ۱۶:۰۹
      سلام و درود
      دستمریزاد
      خندانک خندانک خندانک
      هومن کوچک پور
      هومن کوچک پور
      يکشنبه ۳ شهريور ۱۳۹۸ ۰۹:۲۵
      جناب استاد بایبوردی گرامی
      درود بر شما
      ممنونم از نگاه پر مهرتان
      خندانک خندانک خندانک
      ارسال پاسخ
      پیمان اسماعیل وندی (کهخدا)
      پنجشنبه ۳۱ مرداد ۱۳۹۸ ۱۷:۱۸
      بسیار لذت بردم
      درود خندانک خندانک خندانک
      هومن کوچک پور
      هومن کوچک پور
      يکشنبه ۳ شهريور ۱۳۹۸ ۰۹:۲۵
      جناب وندی
      خوشحالم وقت گذاشته اید
      سپاس از حضورتان
      خندانک خندانک خندانک
      ارسال پاسخ
      مسعود میناآباد ( مسعود م )
      جمعه ۱ شهريور ۱۳۹۸ ۰۴:۴۹

      سلام :

      ___ ن وَالْقَلَمِ وَمَا يَسْطُرُونَ ___
      ________________________ خندانک
      هومن کوچک پور
      هومن کوچک پور
      يکشنبه ۳ شهريور ۱۳۹۸ ۰۹:۲۷
      جناب استاد مینا آباد
      حضور حضرتعالی را به دیده منت میگذارم
      ممنون که اینجا حضور دارید خندانک خندانک خندانک
      ارسال پاسخ
      مهدی سالوند (مهدی)
      جمعه ۱ شهريور ۱۳۹۸ ۱۴:۵۶
      درود شاعر گرامی
      بسیار زیبا
      خندانک خندانک خندانک
      هومن کوچک پور
      هومن کوچک پور
      يکشنبه ۳ شهريور ۱۳۹۸ ۰۹:۲۸
      جناب آقای سالوند
      ممنونم از وقتی که گذاشته اید خندانک خندانک خندانک
      ارسال پاسخ
      حسن  مصطفایی دهنوی
      شنبه ۲ شهريور ۱۳۹۸ ۰۷:۱۶
      سلام و درود استاد
      بسیار زیباست
      خندانک خندانک خندانک خندانک
      هومن کوچک پور
      هومن کوچک پور
      يکشنبه ۳ شهريور ۱۳۹۸ ۰۹:۲۸
      استاد دهنوی عزیز
      سپاس از حضورتان
      ممنونم خندانک خندانک خندانک
      ارسال پاسخ
      محمدعلی یوسفی
      شنبه ۲ شهريور ۱۳۹۸ ۱۴:۲۹
      بسیار زیباست
      لذت بردم از خوندنش
      درود بر شما شاعر گرانقدر خندانک خندانک خندانک
      هومن کوچک پور
      هومن کوچک پور
      يکشنبه ۳ شهريور ۱۳۹۸ ۰۹:۲۹
      جناب یوسفی گرامی
      خوشحالم مورد پسند واقع گردیده
      درودتان باد خندانک خندانک خندانک
      ارسال پاسخ
      هنری داودیان
      شنبه ۲ شهريور ۱۳۹۸ ۲۰:۰۹
      استاد بی تعارف، محشر بود خندانک
      هومن کوچک پور
      هومن کوچک پور
      يکشنبه ۳ شهريور ۱۳۹۸ ۰۹:۳۳
      جناب استاد داودیان گرامی
      بنده نوازی میفرمایید لایق تعریف نیستم
      خندانک خندانک خندانک خندانک
      ارسال پاسخ
      نسرین حسینی
      يکشنبه ۳ شهريور ۱۳۹۸ ۰۳:۲۸
      زیبا بود جناب کوچک پور درودها برشما
      قلمتون نویسا
      هومن کوچک پور
      هومن کوچک پور
      يکشنبه ۳ شهريور ۱۳۹۸ ۰۹:۳۳
      سر کار خانم حسینی
      ممنون از حضور سبزتان
      سپاسگزارم
      خندانک خندانک خندانک خندانک
      ارسال پاسخ
      شنبه ۲ شهريور ۱۳۹۸ ۱۷:۴۱
      درودتان
      بی انتها زیبا بود
      قلمتان مانا خندانک خندانک
      هومن کوچک پور
      هومن کوچک پور
      يکشنبه ۳ شهريور ۱۳۹۸ ۰۹:۲۹
      ممنون از حضور گرمتان
      دلگرم فرمودید این حقیر را.... خندانک خندانک خندانک
      ارسال پاسخ
      تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


      ارسال پیام خصوصی

      نقد و آموزش

      نظرات

      مشاعره

      میر حسین سعیدی

      مست از فدا نمودن سر را جدا نمودن ااا بر سر نیزه رفتن عشق از خدا ستودن ااا اشاره به حدیث قدسی من عشقنی عشقته وااا ن
      نادر امینی (امین)

      من از آنروز دیوانه لایعقل بشدم روی ماه توبدیدم سوی میخانه شدم تن وجان را برهیدم به فراموشی دل بشکستم دل خودرا سوی میخانه شدم بدر میخانه رسیدم همه دیدم مدهوش زخود وبیخودی اکنون برستم به نهانخانه شدم درنهانخانه نیافتم جز سرگشتگی روح وروان وزنهانخانه شتابان سوی بتخانه شدم چو نهانخانه و بتخانه ومیخانه همه بی روح بدیدم یکسره سوی ازل تاختم و سوخته هشیار شدم
      میر حسین سعیدی

      ما سر ز تن و دل ز جهان رسته و مستیم ااا بر زلف چلیپا دل خود بسته شکستیم ااا نزدیک دل شکسته شد منزل آن یار ااا در دل دل خود شکسته هستیم
      نادر امینی (امین)

      مستیم وزنیم دف چو دوعالم همه عشق است رقصیم وبنوشیم زقدح می که فرزانه عشقیم دیوانگی عبد همه پرتو ذات است یاهو کنیم برهنه گیتی چو دردانه عشقیم
      میر حسین سعیدی

      دیوانه ترین لایق دیوانه ی عشقیم ااا هویی به دل دف شده دردانه ی عشقیم

      کاربران اشتراک دار

      محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
      کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
      استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
      2