شماره نود پنج ؛ عشق مولا !
عشق مولا در دلم از کودکی مأوا گرفت
مادرم خود را کنیز حضرت زهرا(س) گرفت
جان من گردد به قربان تو ای مولا علی(ع)
خلق میدانند که اسلام از وجودت پا گرفت
از ولاد تو مقام کعبه هم بسیار شد
قیمتش بسیار بود اما بسی بالا گرفت
چاه زمزم از قدوم کودک هاجر شده
از قدوم حضرتت آب بقارا جا گرفت
گفت ابراهیم خدایا نسل من خوانند تورا
از دعایش نور حق اندر دل مولا گرفت
چون محمد(ص)مرسل هم خاتم پیغمبران
یک برادر خوانده ای را همچنان اورا گرفت
حضرت زهرا(س) که باشد هدیة از سوی حق
همسری شایسته اش همچون علی(ع) همتا گرفت
در غدیر دستور آمد از خداوند کریم
این ولایت یا محمد(ص) این علی(ع) اعلا گرفت
امر حق اجرا نمود پیغمبر والا مقام
دست مولارا همانجا سید بطحا گرفت
با صدائی بس رسا فرمود بدانید این علی(ع)
جانشینی را بدستور خدا از ما گرفت
دست بیعت داده شد با حضرتش در آن غدیر
عهد بشکستن که دلها عزت دنیا گرفت
اُف بتو ای روزگار حیله گر مردم فریب
اشک بی حد ازجفایت چشم زهرا(س) را گرفت
روز و شب در ماتم بابای خود اشکی بریخت
همچو یعقوب نبی بیت الحزن آسا گرفت
مردم یثرب بسی از ناله اش گریان شدند
قدسیان هم گریه شان از عرش تا اقصی گرفت
کی توان (گمنام) گوید یک سخن وصف علی(ع)
این هم از لطف علی(ع) یک قطره از دریا گرفت .
سه شنبه بیست نهم مرداد نود هشت مصادف
باعید غدیر
بسیار زیبا و دلنشین بود
دستمریزاد
عید غدیر مبارک