پنجشنبه ۶ دی
|
دفاتر شعر سجاد نوروزی( افق)
آخرین اشعار ناب سجاد نوروزی( افق)
|
نگاه آخر سرباز
پر بود از وضوح
مات را کنار میزد
امید فوران میکرد
شانه به شانه ی هم
شاه را بروز میداد
و حرکتی دیگر
نقشه را طرحی میزد
سفید در سیاه
شاه سیاه را خشمگینتر
خون میچکد از پهلو
اما رخ به رخ
با زخم ها میشد
حرکت آخر را زد
با طرحی از جنس خواب
روبرویش اما
دستانش سیاه بود
منتظر پرواز
کیش روزهای خونین
و
مات وزیر،اسبها،فیلها
رخ از رخ شکفت
انتهای این صفحه ی رنگی اما
نگاه سرد پیرامون بود
بی هیچ تبسمی
پر میکشید انگاره های ذهنش
او دست داده بود
صفحه ها تار شد
مهره ها داغ داغ
قلبش خورده میشد
صفحه گرد نبود
صف بی انتها
رسیدن اما قفل شده بود
حرکات ضرب
افکار تقسیم میشد
خبری از شاه نیست
سفید به انتها رسید
سرباز آخر
حکم را زد.
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
بسیار زیبا و جالب بود