مرحم

درود بانو

از چه در آیینه لبخندی نمیبینم دریغ...!
غصه ها را خوب اما خنده را نشناختیم...
سلام و عرض ادب
خوش آمدید
عیدتان مبارک
در این صبح زیبای عید قربان غزل ناب از سروده های شما بانوی شاعر و گرانقدر خواندم و لذت فراوان بردم احسنت و دستمریزاد

درود
شعر زیبایی بود
فقط کمی روی قافیه ها تجدید نظر بفرماایین

سلام
زیبا می سرائید
قلمتان نویسا

درود شاعر محترم
بسیار زیبا سروده اید ، دستمریزاد
خیر مقدم ، به جمع شعرای شعر ناب خوش آمدید
و عیدتان مبارک

سلام :

ن وَالْقَلَمِ وَمَا يَسْطُرُونَ.........

بسیار زیبا ممنونم عالی دبود

..................‏ ‏‏برای‏ ‏هم‏ ‏غزل‏ ‏میساختیم

~~~~جاشونو‏ ‏عوض‏ ‏کن

.........................جان‏ ‏و‏ ‏دل‏ ‏میباختیم‏ ‏

قشنگ‏ ‏بود‏ ‏کارت‏ ‏
یاعلی

درودتان بانو

سلام و درود
قافیه تکراری اون هم سه بار برای کسی که غزل مینویسه پسندیده نیست، بیشتر وقت بزارین برای نوشتن

پایدار باشید

-------------
تو هم مانند آنهایی که رفتند
شدی باعث آزارم.. ولم کن

منو درد از قدیم با هم رفیقیم
برو خوب است احوالم.. ولم کن

( علیرضا والیزاده)
.....................
.........

از چه در آیینه لبخندی نمیبینم دریغ...!
غصه ها را خوب اما خنده را نشناختیم...

...................
درود بانو اکبری آذر گرامی
این بیت از غزلتان بسیار زیباست ........ درود

اما همانطور که دیگر دوستان اشاره کرده اند بقیه ابیات را باید بازبینی فرمایید
پر واضح است که تواناییتان بیشتر از اینهاست
قافیه غزل شما ....اختیم است که در بعض ابیات رعایت نشده
مثلن خواستیم ) با باختیم ) همقافیه نیستند
...........
در مورد « ردیف » و « قافیه » و « حرف روی » در کوگل جستجو کنید
بسیار مفید خواهد بود
موفق باشید .

در وحله اول شعر باید خود شاعر را ارضاء کند، تراوشات پیام و احساس از درون به برون مهمترین است حال اگر چند قاعده رعایت نگشته بود قابل اغماض است. هرگز احساس و پیام را قربانی قاعده و اصول نکنید ( بهتر است نوع شعر را آزاد انتخاب کنید تا دیگر جای ایراد باقی نماند ). بنده از خواندنش لذت بردم

بانو اکبری سروده ی زیبایی رقم زده اید
درودتان