چهارشنبه ۵ دی
|
دفاتر شعر سیده نسترن طالب زاده
آخرین اشعار ناب سیده نسترن طالب زاده
|
دَر نَسخِ غمْ انبوه گفت،آواره شو ، عنقای من
یا نوش می، یا زخمه زن،در بانگِ استیلایِ من
رامشگری آغاز کن، بیتای سحرافزونْ دَمی
شریانِ جانْ آمیختم ، در سازِ دلْ آرایِ من
دوشینه آمد بادپا، بر ابرشْ اسبی یالسو
عطرِ اهورایی در او، شبخیز وُ مَهپیمای من
معشوق زیرکْسار را، گْلخنده ی افگار را
دَر هم شکست آن کافرِ دیوانه یِ ترسای من
آن مهرپوشِ بیخزان، سبزینه اورنگی چنان
ناهیدْ نوشِ آسمان، رویاتَکِ طوبایِ من
آبیچه هایِ چشم او، خُمخانه ی بارانسَبو
چون در جنون آمیختم، از سوهش لیلای من
آتشکده خاموش شد، من دَر گُذار از بامها
رشکِ مُغ آژیده خو دَر گات رُخ فرسایِ من
معبود زیبارو کجا، این اخگر پُرگو کجا
دریای وهم آلوده ای ، در خواب طوفانزای من
آن لخشه پویِ کوهوار، بر خاکها بِسپرده بود
آیینه ی پوشالی وُ آیینِ گُمْ فردایِ من
خونْ انگبین در بوسه اش بسیار بادا تا ابد
آن شهپر جاویدگام، آن دُر رومینایِ من...
|