سه شنبه ۴ دی
|
دفاتر شعر سیده نسترن طالب زاده
آخرین اشعار ناب سیده نسترن طالب زاده
|
نبض ژانویه در غربت صدایت خانه داشت،
کولی ها آواز میخواندند
و خنده های فولکلور در رنگهای پیراهنشان پنهان بود
،
دستم را فشردی،
، درد کهنه ای در انگشتانم پیچید
شراب داغ لبهایت
زیر چتر آبیم گم شد
عطر ترنج و تنکا، از اندام وحشیم سر رفت
در تالار مارینسکی، رویای سپید تو پیچید
در فرادریا طوفان گرفت
مرواریدهای تاهیتی در گوشواره هایم رقصیدند
بالرینها رقصیدند
، نتها رقصیدند
.
.
.
.
. حالا صبح، از قهوه ی مرکبات، لبریز بود
آغوشت بوی ترانه و عسل میداد
خاویار سرخ در رودهای هوس ریخته بود
، از پشت پنجره
، به نقشهای نقره ای شهر خیره شدیم
رمه های موهایم را به موجهای بالتیک گره زدی
جادوی ویولون را در تراشه های لبخندت گم کرده بودم
و جهان
در کشف بوسه های زخمی ما، زیبا بود
سیده نسترن طالب زاده
از مجموعه ی
" Медленно, это было похоже на твои глаза"
|