سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 2 آذر 1403
    21 جمادى الأولى 1446
      Friday 22 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        جمعه ۲ آذر

        \لحظه‌های دلتنگی\

        شعری از

        بهاره کیانی قلعه سردی(بهار)

        از دفتر عصر پاییزی نوع شعر غزل

        ارسال شده در تاریخ شنبه ۴ خرداد ۱۳۹۸ ۱۸:۱۰ شماره ثبت ۷۴۰۶۲
          بازدید : ۴۹۳   |    نظرات : ۲۴

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر بهاره کیانی قلعه سردی(بهار)
        آخرین اشعار ناب بهاره کیانی قلعه سردی(بهار)

        دلم گرفته از این جا کسی کنارم نیست
        بساط عیش و سعادت چرا فراهم نیست؟
         
        نشسته ام که بیایی دمی به خلوت من
        چرا همیشه کسی را که خواستارم نیست؟
         
        هوا هوای شکفتن ز بوسه های تو است
        نرو که بی خبری در مرام آدم نیست!
         
        شکسته شیشه‌ی قلبم غریب و غمگینم
        چنان  که صحن دلم جز سرای ماتم نیست
         
        ببین دقایق بی تو برای من عمری‌ ست!
        وجود من که برایت نیاز مُبرَم نیست!
         
        هوای حال دلم را  فَقیه می داند !؟
        نشسته کنج دلم آن کسی که محرم نیست!
         
        بیا بیا دل من یکسره پر از درد است
        کسی به جز تو برایم دوا  و مرهم نیست
         
        گلایه های دلم را کسی چه میفهمد
        هوا هوای خزان تا زمان فراهم نیست
         
        نفس نفس زده ام تا رسم به منزل تو
        نگو که راه رسیدن پر از چم و خم نیست
         
        بگو که قدر دلم را همیشه میدانی
        بگو بگو که برایم نهایتت کم نیست
         
        مثال سیل روانم که دل سپرده به تُنگ
        اسیر حال خرابم که گنگ و مبهم نیست!
         
        #بهـاره_کیانی
        ۹۸/۳/۳
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        میر حسین سعیدی

        لاله و گل نشانه از طرف یار داشت ااا بی خبر آمد چنان روی همه پا گذاشت
        ابوالحسن انصاری (الف رها)

        نرگس بخواب رفته ولی مرغ خوشنواااااااگوید هنوز در دل شب داستان گل
        میر حسین سعیدی

        رها کن دل ز تنهایی فقط الا بگو از جان ااا چو میری یا که مانایی همه از کردگارت دان
        نادر امینی (امین)

        لااله الا گو تکمیل کن به نام الله چو چشمت روشنی یابد به ذکر لااله الا الله چو همواره بخوانی آیه ای ازکهف بمانی ایمن از سیصد گزند درکهف بجو غاری که سیصد سال درخواب مانی ز گرداب های گیتی درامان مانی چو برخیزی ز خواب گرانسنگت درغار مرو بی راهوار در کوچه و بازار مراد دل شود حاصل چو بازگردی درون غار ز زیورهای دنیایی گذر کردی شوی درخواب اینبار به مرگ سرمدی خشنود گردی زدست مردم بدکار
        میر حسین سعیدی

        مراد دل شود با سی و نه حاصل ااا به کهف و ما شروع و با ه شد کامل اااا قسمتی از آیه سی ونه سوره کهف برای حاجات توصیه امام صادق ااا ما شا الله لا قوه الا بالله اال

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        2