■■■ معلم آموزگارِ خرد ■■■
معلم آن که نَفَسش گرم
چهره ام پیشش پر از شرم
معلم عزتی بس سترگ دارد
و در قلب های ما
کاشانه بس بزرگ دارد
معلم سازشی دارد
برای خلق ، حرمتی دارد
معلم مرحمی دارد
معلم ، علم را دارد
معلم گچ را بر میداشت
و عشق را می نگارد بر صفحه ی سیاه دل های ما
و با هر جمله ای بر تخته سیاه
یک قدم ما را به سوی روشنایی می کشاند
معلم عزتی دارد
معلم عزتی بس بزرگ دارد
معلم صبر را دارد
معلم صبر را بر ما هدیه می دارد
معلم آموزگار علم است و عرفان
معلم آموزگارِ جان نسار و پاک بازی است
در این روزگارِ نفرت و کینه و صورت نگاری
معلم یک چیز را در فکر دارد
و آن سیرت نگاری است
معلم اسمش کوتاه
و راهش بس طویل است
و جانش خسته
اما روحش محبوب و عزیز است
معلم
کَی توان از تو نیاموخت
که زندگی
دم و بازدم را از تو آموخت...
● شاعر:محمدزبیر براهویی
(تقدیم به ساحت مقدس همه ی اساتید، دبیران و معلمانی که ما هر چه داریم از گفته های مرواریدوار
آنان است. معلمانی که علم و اندیشه و دوستی را در ما می آفرینند، رشد می دهند ، تا به کمال برسد.
معلمانی که از خود گذشتند تا شاید ما به خود برسیم)
تقدیمی بسیار زیبا و شایسته معلمان عزیز این مرز و بوم