سوز فقط پیمان دادی

ُسوز فقط پيمان دادیري

كيم بيلورعالمَ گوزي دائم سنين تك جان دادی
گُل دن اُتری هرزمان بلبــــــل اُخورافغان دادی
گوُزلـــرين مخمورينا كُلِ جهان حيـــران اُلـــور
يوخ برابر مثلينه ،اولسا قــوزی جيــــران دادی
شمعلن  پروانه نين  پيمانی دنيــا  واردی  وار
گورنه محكم باغلانوب ديرسوز فقط پيمان دادی
حُكــــم قيلسون هرزمـان ميخــانه نی ترك ايـلرم
نشئهِ يوز كاسه م‍‍ی محبوب ائــــدن فرمــان دادی

عاشقم تب دار عشقم  مبتـــــلایِ ميــــن غمــم
درديمــــه درمان تاپولسا نســـــخهِ جانان دادی
دوتموشام چوخداندی بیريئرنوح كشتی سينده من
يوخ هراسيــم غرق اولام دريا اگر طوفان دادی
دوشموشم دريای عشقه باش وجاندان گئچميشم
اول نگــارين وصلتــی جوريله آخمش قـان دادی
بوايكی دنيــاده صــادق گــرسعادت ايستــی سن
اوز دولانديـــر قلبـــدن محبــوب اگر هر ياندادی

صادق 1389
  كيوي

بنام حق

حرف من در پیمان است

چه کسی میداند چشم عالم دائما در جانانه ای مثل توست

ازدوری گل هر زمان ناله وافغان میکند

به مخموری چشمانت کل جهان حیران گشته

نیست مانندش.اگر باشد فقط اهو بچه دارد

تا دنیا دنیاست عهد وپیمان شمع وپروانه باقی است

ببین چه محکم است .حرف من در ان پیمان است

هر زمان حکم کنی میخانه را ترک میکنم

نشئیه صد کاسه می در فرمان محبوب است

عاشقم تب دار عشقم مبتلای صد غمم

چاره دردم فقط در نسخه جانانه است

از خیلی وقت پیش در کشتی نوح جا رزرو کرده ام

هراسی ندارم دریا اگر طوفانی باشد

افتاده ام به دریای عشق.ازجان وسر گذشته ام

وصلت ان یار زیبا در خون بناحق ریخته است

در دو دنیا اگر سعادتی می خواهی«صادق»

روی برگردان از صمیم قلب به محبوب در هر کجا که باشد

شرمنده عزیزان میباشم به خوبی نتوانستم حق مطب را اداء کنم

با تشکر حاجعلی صادقلو