دوشنبه ۲۸ آبان
|
دفاتر شعر باقر رمزی ( باصر )
آخرین اشعار ناب باقر رمزی ( باصر )
|
باغ طراوت
تو كه در دشت فلان كوه سبد مي سازي
تكيه بر بيد بلنداي جواني زده اي
ياد ايامي كه در بستر كوه
با صدايت غزلي مي خواندي ؟
شعر ليلا ها را ؟
شعر مجنونها را ؟
تو به يادت داري ؟
تو به يادت داري ؟
روزگاري كه جوان تر بوديم ؟
پا به پاي رمه
از دشت بزرگ ؟
پر از لاله سرخ ؟
مي گذشتيم به صد شوق و اميد ؟
اي فلاني تو به يادت داري ؟
آن غزالي كه غزل وار
در آن مي رقصيد ؟
حسن كوچه بالا را چه ؟
لنگ لنگان پي باغ پر انگور درشت ؟
تا سحر مي چرخيد ؟
كد خداي ده پائین را چه ؟
كه سحر گلها را
از دل باغ طراوت مي چيد ؟
و به هر غنچه گلي را
به تبسم مي داد ؟
حيف كز باد خزان
سبدي بيش نماند
از گل سوسن و ياس
اثري هيچ نماند
كه مرا ياد قديم اندازد
ياد آن روز به خير
ياد آن روز به خير
باقر رمزی باصر
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
درودبرشما
زیبا بود