سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

شنبه 9 تير 1403
    23 ذو الحجة 1445
      Saturday 29 Jun 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خظ قرمز ماست. اری اینجاسایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        شنبه ۹ تير

        مانشت

        شعری از

        مینا محمودی

        از دفتر شعرناب نوع شعر

        ارسال شده در تاریخ سه شنبه ۳۰ خرداد ۱۳۹۱ ۱۰:۲۹ شماره ثبت ۷۱۸۳
          بازدید : ۱۸۳۴   |    نظرات : ۱۰

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر مینا محمودی

        توصیف کوه مانشت در نزذیکی شهر ایلام درقالب مثنوی به زبان کردی ازشاعرکردگیلانغربی سعید عبادتیان  

        مانشت دس کی بنیادد بنی

        کام وا کام واران بنا راد ژنی

        مانشت زال زر وامنه ی سالان

        پیر پرچ چرمی باوگه ابدالان

        تا ته گورا بید وساید وپاوا

        بن چینه ی بشر هزار توک داوا

        زره ی شاپرورها واراندو

        ها وتمه لیوله ی وهاراندو

        ها چیوزه ی نورس قی داراندو

        هاوسوسن گل نثاراندو

        چویرد چیو چتر دیوتگانمه

        داواند داوان دالگانمه

        تیولد گوچان گردسمه

        آخله ی مانگد پچیه ی پسمه

        نوروز گل خیزیا هی گل هی گلده

        چیو خداپی دای دنیا ودلده

        هرچن پنجه تید کپو کپوده

        دنیا مس عطر شو بوده

        دنیای وا له پی سقامی نیری

        چیو گل دروژه ودوامی نیری

        ای پرچ سفید بان بالاده

        جورسر برزی ناو جوالاده

        هردار برزی سان خن او قژی

        بزان او داذه بر گردیه قژی

        تینی نمناک بی نزگ دیرم

        چرداخ بیوچگ پاییزیگ دیرم

        ار ته نیواتاید و ستیون مه

        دشمن فتیره کرد له خیون مه

        بو تنیش چیو مه آیمی بکه

        فکری پی وهار دایمی بکه

        ترجمه:مانشت دست کی تو را بنا کرد کدام باد وباران بنای ترا نواخت/مانشت زال زر  هستی که از پس سالیان مانده ای پیر موسفید وبزرگ ابدالان هستی///تا تو بزرگ شدی وسر پا ایستادی  بشر هزارنسل را رد کرد //باران توزره ی شاهپرور است وهمچنین مه غلیظبهاری تو///گیاه چویر تو مثل چتر دختران ودامنه ی تو مثل دامن مادران است//شاخه های درختانت عصای دست من وهاله اطراف ماه چون آغل گوسفندان من است///نوروز که می آید پراز گل میشوی ودنیا را دوست داری وپنجه آخر  میرد پر از قاصدکها میشوی ودنیا از عطر شب بوهایت مست میشود//دنیا که باد برآن میوزد پایدار نیست مثل گل دوروزه ودوامی ندارد//این موهای سفید روی سرت تاوان سر بلندی در بین کوه هاست//هردرخت   بلندی که بر شاخه هایش سنگ میاندازندبدان بر شاخه هایش میوه دارد///منهم چشمه نمناک کم آبی دارم آلاچیق پاییزی کوچکی دارم///اگر تو ستون پناهگاه من نبودی دشمن از خون ن فتیره درست میکرد//بیا تو هم مثل من آدمیت کن وبرای بهار ماندگارودائمی فکری بکن//در پایان عذرخواهی میکنم که سه بیت شعر را به دلیل مبهم بودن معنایش برای خودم نیاوردم

        ۰
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        امیرنادر
        جمعه ۸ دی ۱۳۹۶ ۱۳:۱۴
        خوبه
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        0