پنجشنبه ۶ دی
|
دفاتر شعر مستانه دادگر (ماهور)
آخرین اشعار ناب مستانه دادگر (ماهور)
|
گاهی
فراموش میکنم
در شب ستبر من
دیوارها لاغرند
و تو
مانند شمعی کوچک
خاطره می سازی و
زود خاموش میشوی
دنیا را
با نیمی از پیراهنم طی میکنم
و نیم دیگرش را
در یاد تو
جا می گذارم
تا بوی ناقصم
دوباره باغهای غریزه را
سرمست نکند
گاهی فراموش میکنم
در چشمهای جنگل
سایه نازک تو را بپوشم
تا کاجهای تشنه
بدانند
من دوشیزه ای هستم
که از خاک تو
بار دارترین زن جهانم
و کودکانی نابینا
در جستجوی نطفه ی بی بازگشت
کوه را
میان دندانشان می جوند
گاهی فراموش میکنم
که تنهایی خطی ست
که زندگی مرا
ناشیانه
بر سینه ی کهکشان مینویسد
و من
با همسفری بی سواد
عطش خواندنش را
در سر دارم
#مستانه _ دادگر
#ماهور
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
بسیار زیبا و سرشار از احساس بود