سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 2 آذر 1403
    21 جمادى الأولى 1446
      Friday 22 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        جمعه ۲ آذر

        حیفِ غزل؛ تو لیاقت نداری

        شعری از

        سید رضا موسوی

        از دفتر شعرناب نوع شعر

        ارسال شده در تاریخ پنجشنبه ۴ خرداد ۱۳۹۱ ۲۱:۰۸ شماره ثبت ۶۹۴۵
          بازدید : ۱۲۱۴   |    نظرات : ۱۴

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر سید رضا موسوی

        سرم از روی ناچاری به روی بغضِ تقدیری خیالی بود
        تو را دیدن گمانم لحضهء انکارِ تفیسری خیالی بود
        نه تقدیرم جدایی بود.
        وُ تفسیرم خدایی وهم واهی بود
        تو در فکر من و ُ ترفندِ شیطان در مردد کردنم سعیی خیالی بود
        فراموشت کنم ؟ هرگز .
        عزیز فاطمه!
        خاموشی ِ خورشید چشمانت به ذهن تیره ء یاران شیطان بس خیالی بود
        زهی پندار باطل؛ منکر بود شما گشتن؟؟؟
        و توهین بر پدر... اجداد تو کردن؟!
        تف بر ذات شیطان ها
        همان نادیدن وُ انکارِ مزحک گشتنِ بودِ شما، تعبیرِ دانای خیالی بود!!!!
        اگرچه ما که میدانیم شما می آیی از خورشید و جز این نیست
        ولی توهین به ماهِ پشت ابر، این اوج نادانیِ یک ملعونِ در خوابی خیالی بود
        برای نفرتم از دشمنت آرایه های شعر را دیگر نمیخواهم
        که این آرایه ها تلمیحِ یک رویای صادق و ظهور منجی موعود را خواهد
        نه نفرین کردنِ گستاخِ ملعون
        یا کسی بر تخت شیطان که خودش درگیر تعریفی خیالی بود
        خدایا این دل از سوزش عروض یک غزل را در خودش حل کرد
        برای\" لعن \" ؛ وزن وُ قافیه
        هم معنی جای ردیفش با عروضش را به آهن زد
        تمام قاعده های غزل امشب خیالی بود
        ولی نفرین ولی لعنت ولی کینه
        همه چون روز روشن .............وَ حقیقی
        نه خیالی بود

         
        توضیحات تکمیلی

        آقا جان!! جگرم کباب شد وقتی شنیدم یک عده بی سر و پا هنر را بازیچه دستان کثیف عده دیگری میکنند ...
        خواننده منفور شاعر ملعون و ... .
        از خودم شرمم شد که مثلا شاعرم ...گفتم اعلام برائت کنم
        آقا جان ! من رد میکنم من نفرین میکنم من قبول ندارم
        اینها یه مشت مریض هستند و متاسفانه همیشه ضد تبلیغ تبلیغ بوده و هست
        و امان از دست این دنیا پرستان...
        سلام و درود بر تو و پدران پاکت و لعنت خدا بر هتک حرمت کنندگان و دشمنانت
        دست مرا هم بگیر و کمم را بپذیر

        [آيات 224 - 227 شعراء]
        و الشعراء يتبعهم الغاوون (224)ا لم تر انهم في كل واد يهيمون (225)و انهم يقولون ما لا يفعلون (226)الا الذين آمنوا و عملوا الصالحات و ذكروا الله كثيرا و انتصروا من بعد ما ظلموا و سيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون (227)

        ترجمه آيات
        و شاعران را گمراهان پيروى مى‏كنند(224).

        مگر نمى‏بينى كه آنان در هر وادى سرگردانند(225).

        و چيزهايى مى‏گويند كه خود عمل نمى‏كنند(226).

        مگر كسانى كه ايمان آورده و كارهاى شايسته كرده و خدا را بسيار به ياد آورده و پس از آنكه مورد ستم قرار گرفته‏اند يارى خواسته‏اند و كسانى كه ستم كرده‏اند به زودى خواهند دانست به كدام بازگشتگاه برخواهند گشت (۲۲۷)




        حال ببین چه خطیر است وظیفه شاعر


        و در مجمع البيان از زهرى روايت كرده كه گفت: عبد الرحمان پسر كعب بن مالك‏برايم حديث كرد، كه پدرش كعب بن مالك از رسول خدا(ص)پرسيد: درباره شعراء چه مى‏فرمايى؟فرمود: مؤمن تنها با شمشير جهاد نمى‏كند، زبان او نيز شمشير است، به آن خدايى كه جانم به دست اوست، مطمئنا بدانيد كه شما با اشعار خود جهادى‏مى‏كنيد، كه گويا با تير بدنهايشان را خون‏آلود كرده باشيد.
        العاقبة للمتقین

        ۰
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        میر حسین سعیدی

        لاله و گل نشانه از طرف یار داشت ااا بی خبر آمد چنان روی همه پا گذاشت
        ابوالحسن انصاری (الف رها)

        نرگس بخواب رفته ولی مرغ خوشنواااااااگوید هنوز در دل شب داستان گل
        میر حسین سعیدی

        رها کن دل ز تنهایی فقط الا بگو از جان ااا چو میری یا که مانایی همه از کردگارت دان
        نادر امینی (امین)

        لااله الا گو تکمیل کن به نام الله چو چشمت روشنی یابد به ذکر لااله الا الله چو همواره بخوانی آیه ای ازکهف بمانی ایمن از سیصد گزند درکهف بجو غاری که سیصد سال درخواب مانی ز گرداب های گیتی درامان مانی چو برخیزی ز خواب گرانسنگت درغار مرو بی راهوار در کوچه و بازار مراد دل شود حاصل چو بازگردی درون غار ز زیورهای دنیایی گذر کردی شوی درخواب اینبار به مرگ سرمدی خشنود گردی زدست مردم بدکار
        میر حسین سعیدی

        مراد دل شود با سی و نه حاصل ااا به کهف و ما شروع و با ه شد کامل اااا قسمتی از آیه سی ونه سوره کهف برای حاجات توصیه امام صادق ااا ما شا الله لا قوه الا بالله اال

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        8