باورت میشه بگم که بعدِ تو ، نتونستم به کسی تکیه کنم ؟
باورت میشه که بعدِ رفتنت ، نشده حتّی بخوام گریه کنم ؟
نشد بالا بگیرم سرم رو تا ، یه نگاه به غیرِ تو هدیه کنم.
نتونستم حتّی تو اوجِ عطش ، بِرمُ یه قطره عشق نسیه کنم.
*- بعد تو شکسته شد بال و پرم ، میل همنوایی رفته از سرم.
دیگه هیچ چی بی تو معنا نداره ، هیچ کسی قامتِ رعنا نداره.
هیچ دلی بی تو برام دریایی نیست ، هیچ فضایی هم برام رؤیایی نیست.
دیگه هیچ حرفی نمیشه باورم ، هیچ ترانه ای نمیشه یاورم.
روزا بی تو شده تاریک وُ سیاه ، همه لحظه هام شدن غرقِ گناه.
دیگه شب ها بی تو خوابی ندارم ، دیگه هیچ قصه ی نابی ندارم.
خستگی تو چشمِ من خیره شده ، بعدِ تو نگاهِ من تیره شده.
نمی تونم بگم وُ خنده کنم ، نمی تونم غمُ بازنده کنم.
*- بعد تو شکسته شد بال و پرم ، میل همنوایی رفته از سرم.
بیا برگرد تا که رو به راه بشم ، راحت از افسوس و اشک وُ آه بشم.
بیا برگرد آب وُ جارو بکنم ، برف وُ از رو خونه پارو بکنم.
بیا پیشم تا جوُنی بکنم ، بیا باز خونه تکونی بکنم.
بیا تا به عهدِ خود وفا کنم ، بیا تا گذشته رو رها کنم.
*- بعد تو شکسته شد بال و پرم ، میل همنوایی رفته از سرم.
بسيار زيبا و سرشار از احساس بود