کُریا ایی دوره، سی چی چنینَن؟
مِی شوْ چی چوله و جوجه تیغی یَن!
دور سر و گوش شو، دِ بیخ تاشِسَه
مِیْن سر شو مِری، لوْنه کرکسه
سی دل دختِریا، بِرم وِر مِیارَن
سی یَه دوس دخترِ، گَشْتَلِی دارَن
جوْمَه یاشو کُل وْ دِ وَرْشوْ تَنْگَن
خدایا! چه جور، دُکْمَن می وَنَن
شلواریا شو تنگ و خشتک شو کوتاه
وِ مِیْ یِ بَنَه، دِ پاشو دِرا
دَسوَن دِ دَس و حلقه دِ گوشَن
هوار! دختریا، شیش جیْوْ می پوشن
کُریا ایی دوره، مِری عار نارَن
مِناکِه مرده و بی سرافسارن
سوْ تا اِیْوارَه، هان وا دختریا
بلکم هزینه، موبایل شوْ درا
سالی سیصد گِل، تولد مِیْرَن
تا دِ دختِریا، کادویی بِیْرَن
بِینَه خَنَه زار و فِره بی خوْدَن
خوْشوْ که موْوَن: آخَرِ مُدَن
تو موْیی یِنوْ، ژِنشوْ دَس هَردَه؟
یا یَه وِرژِنِ، جدیدِ مَردَه؟
یَه دگردیسی، نسلِ بشره!
دختر کار وِ دَس وْ کُر آخِر شَرَه!
کُریا بی سواد، مِری نسناسن
دختریا لیسانس وْ فوقِ لیسانسن
دَ کسی نارِیْم، دختِریان بِها
آخر؛ شی می کَن، ویی بی سوادیا
دختریا، شاغل، مِی رَن وِ سر کار
کُریا بی هوْمال، بی کار و بی عار
وا حقوق زَنوْ، بِیْنَه کاسه لیس
تف دِ عاقبتِ، هُوزِ فمینیس
ترجمه فارسی
پسرهای این دوره چرا این چنین اند؟
موهاشون مانند خار پشت و جوجه تیغی اند
دور سر و گوششان از بیخ تراشیده شده است
وسط سرشان مانند لانه کرکس است
به خاطر دخترها ابرو بر می دارند
چون دوست دختر ولگردی دارند
پیراهن ها یشان کوتاه، و در تنشان تنگ اند
خدایا! چه جوری، دکمه را می بندند
شلوارهایشان تنگ و خشتکشان کوتاه است
به مویی بند است که از پایشان در بیاد
دستبند به دست و گوشواره به گوش دارند
فریاد! دخترها شلوار شش جیب می پوشند
پسران این دوره مثل اینکه عار و ننگ ندارند
راهنمایشان مرده و بدون مهارهستند
صبح تا غروب با دخترها هستند
شاید هزینه موبایل شان را تامین کنند
سالی سیصد بار تولد میگیرند
تا از دخترها کادویی بگیرند
بیش از حد بی خودی ومسخره (سوژه)شده اند
خودشان میگویند: آخر مد هستند
به نظر شما، اینها ژن شان دستکاری شده است؟
یا این ورژن جدید مرد است؟
این دگردیسی نسل بشره!
دختر شاغل و مسئول و پسر آخر شر است
پسر ها بی سواد و مانند میمون آدم نما هستند
دختر ها لیسانس و فوق لیسانس اند
دیگه کسی را نداریم، با دخترها ازدواج کنند
آخرش، به همین بی سوادها شوهر می کنند
دخترها، شاغل ، کار میکنند
پسران بی غیرت، بی کار و بی عارند
با حقوق زنان کاسه لیس شده اند
تف به عاقبت جماعت فمینیست
شعر خوی بی ،دست بی بلا