سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

سه شنبه 4 دی 1403
  • ميلاد حضرت عيسي مسيح عليه السلام
24 جمادى الثانية 1446
    Tuesday 24 Dec 2024
      مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

      سه شنبه ۴ دی

      حکایت خری ک فهمیده شد

      شعری از

      ایمان زلکی

      از دفتر شعرناب نوع شعر آزاد

      ارسال شده در تاریخ دوشنبه ۲۶ شهريور ۱۳۹۷ ۱۷:۱۱ شماره ثبت ۶۷۶۷۴
        بازدید : ۳۰۸   |    نظرات : ۳

      رنگ شــعــر
      رنگ زمینه
      دفاتر شعر ایمان زلکی

      گفت روزی یک خری با کره ها
      یک نصیحت بشنوید از یک وفا
      از وفای خود به صاحب او بگفت
      که به خدمت برده ام صد بار مفت
      من  بُدم مامور  و او صاحب کرم
      او خدا  و بنده هم فرمانبرم
      بهر اندک کاه  کمی یونجه چنین
      گوش به فرمانش  به خدمت با یقین
      چون بدید او من که من فرمانبرم
      هر چه میگفتش اطاعت میبرم 
      بار من سنگین تر ازهر خرنمود
      تا کمر برمن نماند  و خم نمود 
      من که  در قدرت نمایی خودخرم
      بار یک خر تر ز خود را میبرم
      او کتب خوانده به مکتب رفته بود 
      گهگداری  بار من دفتر نمود
      این خر بیچاره  فکرش این بُده
      چون که دفتر برده  دانا تر شده
      صاحبم دانا و فاضل او حکیم
      پند او این بود چون باری عظیم
      گر تو بر دوشت نهی دارد صواب
      همچو تشنه در بیابان خور تو اب
      من که خر بودم ببردم بار او
      هر چه اعظم تر مرا شادان ز او 
      از قضا یک خر که دانا تر زمن
      درس ها داشت از این اهرمن
      پیش گوشم گفت ای خر  کم شنو
      حرف مفت صاحبت خر گوش نو 
      صاحبان ما نباشند از خواص
      ادمی را ادمیت کرد خلاص
      پس بیا از خر شدن ادم شویم 
      هر چه کمتر خر شویم ادم تریم
      سر مکن کج بهر  یونجه بهر اب
      چونکه رب  روزی دهد   او بی عتاب
      عمر خود کردم تباه چون خر بُدم
      از خران شهر هم کمتر بُدم
      چون شنید از پیر خر ان خر چنین
      کرد تعمق ان خر خوب و متین
      گفت با خود گر چو‌من یک خر نبود
      بار ظالم این چنین مقصد نبود
      پس تو ای کره شنو پندم چنین
      گر بری بار کسی چون او لعین
      صاحبان خر دهی تو‌پرورش
      نسل بعد از تو نیابد یک جهش
      گر مثال خر زدم با تو‌نی ام
      عقل چون خر را مثال امد پیم
      هر که دارد عقل او‌ خر نیست نیست
      دست ظالم را مزن هر لحظه  لیس
      " ایمان زلکی"
      ۰
      اشتراک گذاری این شعر

      نقدها و نظرات
      همایون طهماسبی (شوکران)
      پنجشنبه ۲۹ شهريور ۱۳۹۷ ۲۰:۵۲
      درود بر جناب زلکی
      بسیار زیبا، نغز، لطیف و پر معنا سروده اید
      پیروز باشید
      خندانک خندانک خندانک
      ایمان زلکی
      ایمان زلکی
      جمعه ۳۰ شهريور ۱۳۹۷ ۰۴:۰۹
      درورد جناب طهماسبی از توجه شما سپاسگذارم
      ارسال پاسخ
      کبری یوسفی
      سه شنبه ۱۰ مهر ۱۳۹۷ ۱۱:۵۵
      سلام ودورود برشما
      بزرگوار بسیار زیبا
      خندانک خندانک خندانک خندانک
      تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


      ارسال پیام خصوصی

      نقد و آموزش

      نظرات

      مشاعره

      کاربران اشتراک دار

      محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
      کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
      استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
      2