رسوایِ روزگار

درود بزرگوار
نوميد و زيباست
عيدتان مبارك
خرم و خوش باشيد

من (که) بهاری ندیدم
تمومِ عمرم پائیزه
چرخِ فلک با منِ زار
همش به جنگ و گریزه
خندۀ سبزِ زمینو
هرگز ندیدم تو بهار
با دستِ تو ای روزگار
گم شده ام تویِ غبار
نمی تونم (که) خودمو
پیدا کنم تویِ خیال
تو خلوت و سکوتِ دل
آزرده م (و) شوریده حال
تو آسمونِ دلِ من
ستاره ها شکسته اند
پرنده پر نمی زنه
بال و پرا رو بسته اند
بغضِ من بدجور شکسته
توو گلویِ ( ابره و باد)
چشم زخم ها خورده ام
حتی با ذکرِ \"وَاَن یَکاد\"
در چشمِ خود خوار شدم
خسته شدم از بندگی
واسه وداعِ آخرم
تفّو به تو ای زندگی
نمی خوام ( هی) توو این غبار
رسوایِ روزگار بشم
می خوام که اسبِ چوبی رو
\"به اختیار\" سوار بشم


سلام و درود
ترانه ی بسیار زیبایی ست فولکلوریک اما غمگین و گلایه روش

سرافرازباشید در سلامتی مستدام

سلام دوست خوبم احساس و سروده شما قابل تحسین است. همیشه شاد باشید.

جناب طهماسبی
شاعر ارجمند و فرهمند
دقایقی با ترنم ترانه تان هم آوایی نمودم
همواره پایدار بمانید........

سلام خدمت جناب مهدی نساجی عزیز
درود بر شما
پاینده باشید

سلام ودرود فراوان بر شما
بزرگوار
واقعاً عالی سروده ای

سلام بر استاد عزیز
بسیار دلنشین است

درودتان ادیب فرزانه جناب شوکران
ترانه ی دلنشینی بود

درود بر استاد الف رها گرامی
از لطف حضرتعالی سپاسگزارم
مانا باشید

با دستِ تو ای روزگار
گم شده ام تویِ غبار

به زیبایی توصیف کردید بزرگوار

سلام و درود
قلم زیبایی دارید
کماکان موفق و موید و منصور باشید

احساس زیبایی بود
ولی جسارتا زبان محاوره و معیار باهم به کار رفته

تو خلوت و سکوتِ دل
آزرده ام؛ شوریده حال
خیلی وقتها شوریده حالی تجربه ای عمیقه که شاید با درد و اندوه همراه باشه ولی تاثیر معنوی که بر روی انسان داره هرگز از احساس شادی بدست نمیاد

درود درود درود
جناب طهماسبی عالی بود

سلام
زیبا سروده ای است شاعر گرامی.
درود

درود بر شما
عالی بود دوست عزیز

به نام خدا
درودها بر شما خیلی زیبا روان و غنی
قدرت قلم و قوت قلبتان پایدار

درود بی پایان حضور بسیار ارزشمند برادر بسیار عزیز و بزرگوارم .. شاعر توانمند و هنرمند فرهیخته که ابنبار از زبان آنان که فشار و ناکامی های زندگی همواره گربیانگیرشان بوده است سخن را در قالب ترانه ای زیبا بازگو نموده است .. باشد که گره گشای هستی همواره دستگیر بندگان در بند خود باشد .. دست مریزاد

استاد بزرگوار
جناب طهماسبی عزیز
درست است
این روزها روزگار بر هم کم وبیش سخت گرفته به طوریکه توان اغلب بریده شده اما
مرد آن با شد که در کشاکش دهر سنگ زیر آسیاب باشد
این نیز بگذرد...بهران در راه است اگر چه با قدری تاخیر
سلام

درود

می خوام که اسبِ چوبی رو
به اختیار سوار بشم

مثل همیشه پر از لطافت وسادگی

درود بیکران بر شما دوست گرانقدر جناب شوکران بزرگوار

درود بر شما
بسیار زیباست و لطیف و دلنشین
قلمتان سبز

درود بر شما سروده ی قابل تحسین است

درود بر جناب شوکران عزیز
زیبا و ستودنی است

درود بر شما
زیباست

درودتان
زیبا و دلنشین

درودتان جناب طهماسبی نازنین
زیباست قلمتان

سلام و درود شاعر ارجمند
زیبا سروده اید
پایدار باشید
در پناه خدا

درود برشما جناب طهماسبی ارجمند

درودتان جناب فریاد عزیز
سپاس بیکران از همراهی و حسن نظرتان
لطفتان مستدام
سبز باشید