يکشنبه ۴ آذر
بازوان پرتوانم بسته است شعری از حسن عباسي
از دفتر مثنوی نوع شعر مثنوی
ارسال شده در تاریخ پنجشنبه ۱۱ مرداد ۱۳۹۷ ۰۸:۵۱ شماره ثبت ۶۶۷۷۷
بازدید : ۳۰۲ | نظرات : ۴
|
آخرین اشعار ناب حسن عباسي
|
بازوان پرتوانم بسته است
زانوان دیدگانم خسته است
چشم سر شرمنده از چشم دلم
پای من درمانده از خشم دلم
با عبور لحظه ها دل ، مرده است
از غم دل ، قاصدک پژمرده است
سایه های غربت و غم می دوند
با سکوتم در پی هم می روند
سایه ها سهم من اند از آفتاب
قسمت من یک غروب از ماهتاب
سهم من از این جهان، درد است و بس
رنگ روح زندگی ، زرد است و بس
این غرورم در غروب دل شکست
کشتی احساس من در گل نشست
کاش دستانم رسد بر آسمان
تا بچینم غنچه ی رنگین کمان
غنچه ای با شهد گل های بهار
دست در دستش گذارم بی قرار
شاد و خرم گردم از بوی بهار
بوی عشق و بوی وصل و بوی یار
حسن عباسی / 1389
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
زیبا سروده اید
موفق باشید